شماره ركورد كنفرانس :
5459
عنوان مقاله :
بررسي بين هوش هيجاني و سبك رهبري تحول افرين و اثر آن بر رضايت كاري
پديدآورندگان :
قلي پور وحيد گروه مديريت و حسابداري،واحد لارستان، دانشگاه آزاد اسلامي ، ايران، , زارع مهدي گروه مديريت، واحد لارستان، دانشگاه آزاد اسلامي، لارستان، ايران , قادري مرتضي گروه مديريت، واحد لارستان، دانشگاه آزاد اسلامي، لارستان، ايران
كليدواژه :
هوش هيجاني , سبك رهبري , تحول افرين , رضايت كاري
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي مديريت، اقتصاد و توسعه دريامحور، چالشها و راهكارها
چكيده فارسي :
هوش هيجاني به عكس بهرههوشي قابل تغيير و وابسته به شرايطي است كه فرد در آن بزرگ ميشود و اين نكته مثبت زندگي است و بهتر است احساسات و هيجانات خود را كنترل كنيم. ما تنها قسمتي از خلق و خوي خود را از طريق وراثت و ژنتيك دريافت ميكنيم و محكوم نيستيم كه تا آخر عمر با همان خلق و خوي زندگي كنيم.رهبري يك سازمان براي انطباق با تغييرات و به منظور بقاء و رشد در محيطهاي جديد، ويژگيهاي خاصي را ميطللبد كه عموماً مديران براي پاسخ به آنها با مشكلات بسياري مواجه ميشوند يكي از مهمترين خصيصهها كه ميتواند به رهبران و مديران در پاسخ به اين تغييرات كمك كند هوش هيجاني است. هوش هيجاني موضوعي است كه سعي در تشريح و تفسير جايگاه هيجانها و احساسات در توانمنديهاي انساني دارد. مديران برخوردار از هوش عاطفي، رهبران مؤثري هستند كه اهداف را با حد اكثر بهرهوري، رضايتمندي و تعهد كاركنان محقق ميسازند.رضايت كاري احساس رواني است كه از عوامل اجتماعي نيز متأثر ميباشد رضايت كاري و عوامل مؤثر بر آن از جمله مهمترين موضوعات اجتماعي است كه در دو دهه ي گذشته مورد توجه بسياري از محققان و روانشناسان سازمان قرار گرفته است. كار ابزاري براي تعيين هويت اجتماعي افراد است. با توجه به اهميَت كار و ميزان زياد ساعتي كه فرد در طول شبانه روز براي انجام وظايف شغلي اش صرف مي كند ميتوان دريافت كه شغل و عدم رضايت شغلي منبع بالقوه ايجاد تنش در فرد هستند. رضايت كاري به مجموع تمايلات يا احساسات مثبت كه افراد نسبت به شغل خود دارند، اطلاق مي شود. يعني هر چه فرد رضايت كاري بالايي داشته باشد به ميزان زيادي شغل خود را دوست داشته، از طريق آن نيازهاي خود را ارضاء نموده و در نتيجه احساسات مثبتي نسبت به آن خواهد داشت.