شماره ركورد كنفرانس :
5469
عنوان مقاله :
ابراء مهريه
عنوان به زبان ديگر :
Ibraa dowry
پديدآورندگان :
بيرانوند رضا mn.eftekhari@gmail.com موسسه آموزش عالي فاران مهر دانش , كاظمي سميه kh.reza@gmail.com موسسه آموزش عالي فاران مهر دانش
كليدواژه :
مهريه , ابراء , فسخ نكاح , استرداد.
عنوان كنفرانس :
پنجمين كنفرانس ملي نوآوري و تحقيق در روانشناسي، حقوق و مديريت فرهنگي
چكيده فارسي :
مهريه به عنوان يك وثيقه اطمينان بخش و يك نوع بيمه در مقابل حوادث آينده محسوب ميشود. مهريه در حقيقت اهرمي است در دست زنان تا در سايه آن بتوانند در موارد بساري احترام و استقلال خويش را به مرد نشان داده و او را از تعرض به حقوق خويش بازدارند.حقوفدانان معتقدند گاهي مهريه كه معمولا در هنگام انحلال عقد نكاح مطالبه ميشود، مانع گسستن پيوند زناشويي مي گردد و تضميني براي دوام ازدواج به شمار مي آيد. مهريه را قانونگذار براي جلوگبري از طلاق هاي بي مورد مقرر كرده است. عقد هبه بسيار مورد بررسي قرار گرفته است؛ اما هنوز در عمل مشكلاتي درباره اين قرارداد به وجود ميآيد كه جاي بحث و بررسي دارد. با نگاهي فراتر به مواد قانوني مصوب در باب هبه، به مواردي برمي خوريم كه از جهتي ديگر، قبول اين ايراد را بر ما دشوار مي نمايد؛ از جمله اينكه شرط تحقق هبه، قبض و اقباض است؛ شرطي كه در خصوص دين، چندان با منطق حقوقي سازگاري ندارد. اشارات متعدد قانونگذار نيز به واژه ي عين موهوبه، در مواد قانوني مرتبط، مي تواند تصديقي باشد بر اين ادعا كه موهوبه لزوماً مي بايست عين باشد و دين. از آنجا كه بخشش آن، مقررات ويژه ي خود را دارد (ابراء)، نمي تواند قابل هبه و متعاقباً قابل رجوع و تحت شمول مقررات قانوني مربوط به هبه باشد. قابل توجه تر اينكه به صراحت در ماده806 قانون مدني مي خوانيم: هر گاه داين طلب خود را به مديون ببخشد، حق رجوع ندارد.