شماره ركورد كنفرانس :
5473
عنوان مقاله :
حكمت بهمثابه هويت ايراني
پديدآورندگان :
اسماعيلي ايولي علي دانشگاه سمنان , دوست محمدي حسن دانشگاه سمنان , عربي حسينعلي دانشگاه سمنان
كليدواژه :
حكمت ايراني , هويت اجتماعي , حكمت قرآني , فضيلت حكمت , هَندَرز , حكمت هرمسي
عنوان كنفرانس :
همايش بين المللي هويت ايرانيان
چكيده فارسي :
حكمت، كهنترين مفهوم مشترك در همۀ ملل و اديان و يكي از صفات خداي متعال بوده است كه به معناي نحوه زندگي خوب براي نيل به سعادت است. اعتدال، بصيرت، علم و عمل مهمترين مؤلفههاي وجودي آن هستند و ارتكاب گناه موجب زوال آن ميشود و اعمال نيك سبب تقويت حكمت است. درباره خاستگاه حكمت، اشتراك نظر در همه تمدنها اين است كه آغاز حكمت از هرمس و تفكر هرمسي بوده است. در تاريخ تفكرات فلسفي با ضعف برخي نتايج به دست آمده از فلسفه مشاء، مكتب اشراقي ظهور كرد. از ديدگاه شيخ اشراق براي تحقيق در مسائل فلسفي و حكمت الهي تنها روشهاي عقلي صرف و استدلال برهاني، كافي نيست؛ بلكه سلوكِ قلبي و مجاهدت نفساني هم لازم است. از ديدگاه سهروردي، فلسفه از مشرق زمين و ايران به يونان رفته است. او تحت تأثير حكماي فهلوي ايرانِ باستان بوده و در كتابها و رسالههايش از حكمت خسرواني و اصطلاحات آن مانند اصنام و هياكل استفاده كرده است. همچنين در ديدگاه اشراقي، ارباب انواعِ افلاطوني، همان «امشاسبندانِ» ايراني است كه در حكم ملائكۀ مقربين هستند. حكمت در ايران باستان، منشأ الهي داشته و بهعنوان يك فضيلتِ برجسته و به صورت پند و اندرز و موعظه (هندرز) مطرح بوده است. قبل از آن كه ارسطو، حكمت را در شمار فضايل اربعه برشمرد، در فلسفه ايراني چهار فضيلتِ شجاعت، عدالت، عفت و حكمت مرسوم بوده است. حكمت بهعنوان يكي از عناصر مهم در هويت ايراني، علاوه بر يونان، در حكمت اسلامي هم مورد توجه قرار گرفت و عالمانِ مسلمان آن را با حكمت قرآني تلفيق كردند. در حالي كه در فلسفۀ مشّائي اين قرابت، كمتر ديده ميشود، در حكمت متعاليه صدرايي فضيلت حكمت به حكمت قرآني بيشتر نزديك شده است. در اين مقاله اصول حكمت ايراني و تأثير آن بر فلسفه غربي با روش توصيفي تحليلي بررسي شده است.