شماره ركورد كنفرانس :
5474
عنوان مقاله :
بررسي مفاهيم استعاري نام اندامها در امثال الحكم دهخدا
عنوان به زبان ديگر :
Studying the metaphorical concepts of the names of organs in Dehkhoda s proverbs
پديدآورندگان :
رنجبر فاطمه r.fadah@yahoo.com دانشگاه سمنان
كليدواژه :
دهخدا , امثال الحكم , استعارۀ مفهومي , چشم , زبان , سر.
عنوان كنفرانس :
پنجمين كنفرانس ملي نوآوري و تحقيق در فرهنگ، زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
زبان شناسان شناختي معتقدند بخش اعظم معناي استعاري در زبان، محصول تجارب ما از بدنمان اسـت. جانسون در كتاب «بدن در ذهن» (1987) به اهميت الگوهاي برخاسته از تجربـۀ بـدني انسانها در شكلدهي به مفاهيم عقلاني اشاره ميكند و نشـان ميدهد كـه چگونـه ذهـن از تجربيات بدني، مفاهيم روزمره ميسازد؛ ازاينرو بدن را ميتوان يكي از وسيعترين حوزههاي نمود «استعاره مفهـومي» و تحقيق درباره آنها دانست؛. در اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي و با بهره گيري از منابع كتابخانهاي به بررسي برخي از الگوهاي فرهنگياي پرداخته شده است كه بر آفرينش استعارههاي مفهومي با محوريت اندامهاي بدن در زبان فارسي و بهويژه در امثال الحكم تأثير داشتهاند. با توجه به گستردگي حيطۀ موضوع، پيكـرة تحقيـق حاضر بـر اساس نام سه عضو از اعضاي بدن (چشم، سر، زبان) شكلگرفته است. نتايج پژوهش نشان ميدهد با بررسي شمار معدودي از اصطلاحات و ضربالمثلهاي روزمرۀ زبان فارسي بر پايۀ واژۀ «سر» اين مسئله استنباط ميشود كه اين اندام واژه در اغلب ضربالمثلها در حوزۀ استعاري «ظرف» مفهومسازي شده است. ظرفي براي احساسات، جرئت، خاطرات، افكار و تصورات. اندام واژه «چشم» نيز اغلب بهصورت مفهومي انتزاعي بهكاررفته است به عبارتي در مفهومسازي استعاري چشم از حوزههاي مبدأ همچون «چشم انسان است، چشم ظرف و شيء است» ، بهره گرفتهشده است. در خصوص اندام واژۀ زبان نيز يافتههاي پژوهش نشان ميدهد پربسامدترين و قويترين مفاهيم استعاري اين اندام واژه با محوريت «زبان انسان است، زبان شي (آسيبرسان) است و زبان مكان است» ساختهشده است.