كاربرد ارزيابي چرخه عمر با هدف بررسي و تعيين اثرات زيست محيطي توليد آهن اسفنجي تحت نرم افزار Simapro

Application of Life Cycle Assessment In investigating and determining the environmental impacts of sponge iron production

صنعت فولاد با مشكلاتي از جمله آلودگي جدي زيست محيطي و مصرف بالاي منابع مواجه است. در عين حال، فاقد روش هاي موثر براي تعيين كميت اثرات بالقوه زيست محيطي است. اين مطالعه از روش ارزيابي چرخه عمر براي انجام تجزيه و تحليل موجودي و كمي بر روي اثرات زيست محيطي سيستم فولادسازي استفاده مي كند. با تجزيه و تحليل آن، خطرات به چهار دسته اصلي تقسيم مي شوند كه عبارتند از سلامت انسان، تغييرات آب و هوا، كيفيت اكوسيستم و منابع. نتايج نشان مي دهد كه آهن مذاب بيشترين تأثير را بر سلامت انسان دارد و پس از آن بيشترين تأثير را بر منابع دارد. تاثير ضايعات فولاد بر سلامت انسان در رتبه سوم قرار دارد. آهن مذاب يك فرآيند كليدي است كه بر سلامت انسان، تغييرات آب و هوا، كيفيت اكوسيستم و منابع تأثير مي گذارد. بهينه سازي استفاده از منابع ضايعات فولاد و آهن مذاب و بهبود بهره وري استفاده از منابع و انرژي براي كاهش خطرات زيست محيطي سيستم فولادسازي مفيد است. فراواني، قيمت پايين، قابليت بازيافت، استحكام زياد و همچنين قابليت آلياژسازي، ويژگي هاي متنوعي در كاربرد آن ايجاد كرده است. از آن جا كه صنعت توليد فولاد از جمله صنايع به شدت سرمايه بر و نيازمند به تكنولوژي پيش رفته است و به دليل تأثير زيادي كه بر روي توسعه صنعتي كشورها دارد، صنعت مادر ناميده مي شود. طبق استانداردهاي جهاني، توليد هر يك ميليون تن فولاد باعث اشتغال زايي مستقيم حدود هزار نفر خواهد گرديد. اين در حالي است كه به طور متوسط، به ازاي هر يك نفر كه به طور مستقيم در صنعت فولاد شاغل است، ۵/۳ نفر نيز در صنايع مرتبط با آن مشغول به كار خواهد شد. با توجه به اهميت بالاي آهن و فولاد، نقش ويژه آن در اشتغال زايي، اهميت آن در رشد اقتصادي كشورها و نيز با توجه به مزيت هاي رقابتي كه گفته مي شود ايران از آن ها بهره مند است، افزايش توليد فولاد مورد توجه ويژه دولت قرار گرفته و براي نيل به اين هدف برنامه ريزي هاي كلاني صورت گرفته است. با توجه كمبود آب، اقداماتي براي بررسي راهكاري در جهت توليد آهن اسفنجي شد كه كمترين ميزان آب ممكن را نياز داشته باشد. در اين بررسي معضلات و موضوعات ديگر از جمله موارد زير نيز مورد توجه قرار گرفته است: •وجود معادن پراكنده، با عيارهاي متفاوت در كشور •وجود كارخانجات توليد فولاد در نقاط مختلف كشور كه ظرفيت هاي عمدتا پاييني دارند و با معضل تامين مواد اوليه يعني قراضه يا ضايعات فولاد روبرو هستند •نبود زيرساخت لازم در همه نقاط كشور جهت تكميل زنجيره توليد فولاد در مقياس هاي بزرگ و بيش از ۱ ميليون تن •مسائل زيست محيطي و آلايندگي كارخانجات توليد آهن و فولاد در اين گزارش به بررسي اين راهكار و مقايسه آن با روش هاي ديگر توليد آهن اسفنجي، كه ماده اوليه ذوب در كوره هاي الكتريكي است مي پردازيم. بديهي است هر راهكار بايستي متناسب با نيازها باشد و توصيه راهكار در اين گزارش به معناي رد راهكارهاي ديگر به طور كلي نيست و هر راهكار بايستي مورد بررسي هاي دقيق تر و جزئي تر واقع گردد.