موانع بكارگيري موفق مديريت كيفيت جامع در سازمان ها

The main obstacles to the successful application of comprehensive quality management in organizations

امروزه مديريت كيفيت جامع در سازمان ها به تدريج به امري نهادينه تبديل شده اما چالش هاي اساسي موجود در بكارگيري موفقيت آميز نظام هاي مديريت كيفيت در سازمان هاي ايراني موجب شده است كه زمينه هاي لازم براي تحقق كامل اين سيستم فراهم نشود. لذا شناسايي موانع بكارگيري مديريت كيفيت فراگير در سازمان ها، نخستين گام در پياده سازي اين سيستم محسوب مي شود. در اين راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسي موانع بكارگيري موفق مديريت كيفيت جامع در سازمان ها انجام شد. بدين منظور ابتدا سير تاريخي، تعريف و اصول مديريت كيفيت جامع مطرح شد؛ سپس موانع بكارگيري موفق مديريت كيفيت جامع در سازمان ها مورد بحث و بررسي قرار گرفت. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي و كتابخانه‌اي، با بررسي اسناد و مدارك موجود بود. نتايج نشان داد كه زمينه هاي استراتژيك، ساختار سازماني، سيستم ها و منابع فيزيكي نامناسب، فقدان درگيري كاركنان و مقاومت به تغيير در مديريت كيفيت جامع، فرهنگ سازماني ناكافي، پيچيدگي فرآيندها، فقدان تمركز بر مشتري و فقدان يك سيستم ارزيابي و خودارزيابي از مهم ترين اين موانع محسوب مي شوند.

has been used. The reports of this research address the main factors and mutual effects affecting the hardness of wood, and indicate that 1) improving the hardness of wood in the process due to the reduction of variability, and 2) the accuracy of the production process can be increased using the proposed approach. This paper provides a real case for considering the proposed approach practically. The results indicate that the use of this proposed approach leads the manufacturing process to not only allows increasing the quality of products and, but also provides improving customer satisfaction. The approach provides a suitable field for developing the product market.