راهبردهاي گزير و نقش تأسيس بانك بد

Resolution Strategy and the Role of Bad Bank Establishment

وقوع بحران‌هاي مالي (به‌ويژه بحران مالي سال 2008 ميلادي) نشان داد كه ورشكستگي بانك‌ها و مؤسسات مالي مهم مي‌تواند منجر به بي‌ثباتي‌هاي مالي و اقتصادي در كشورها گردد. ازاين‌رو، ثبات مالي و تلاش براي حفظ آن به يكي از اهداف اصلي سياست‌گذاران تبديل شد. از سوي ديگر، با توجه به بانك بودن اقتصاد كشور، انحلال ناگهاني بانك‌هاي ناسالم موجب بروز تنش در افكار عمومي، كاهش اعتماد به نظام بانكي و نيز سرايت اين آشفتگي به ساير بخش‌هاي سالم شبكه بانكي و درنهايت به تشديد بي‌ثباتي مالي و اقتصادي خواهد انجاميد. در راستاي حل‌وفصل بدون تنش بانك‌هاي ناسالم ضرورت دارد سياست‌گذاران از فرايند گزير بهره‌مند گردند؛ در فرآيند گزير از شش رويكرد براي پيشگيري از اعلام ورشكستگي در شبكه بانكي استفاده مي‌شود كه يكي از اين ‌رويكردها، تأسيس بانك بد و انتقال دارايي‌هاي سمي از بانك ناسالم به اين بانك است. در اين پژوهش، به‌منظور رسيدگي به بانك‌هاي ناسالم، ساختار حاكميتي فرايند گزير در بانك مركزي به‌عنوان متولي انجام اين فرايند، و نيز رويكردي عملياتي جهت شناسايي بانك‌هاي ناسالم، انجام اقدامات اصلاحي و درنهايت، اجراي گزير و تأسيس بانك بد، پيشنهاد شده است.

The occurrence of financial crises (especially the financial crisis of 2008 AD) showed that the bankruptcy of important banks and financial institutions can lead to financial and economic instability in countries. Therefore, financial stability and trying to maintain it became one of the main goals of policymakers. On the other hand, due to the bank-centered nature of the country s economy, the sudden liquidation of unhealthy banks causes tension in public opinion, reduce trust in the banking system, and also spread this confusion to other healthy parts of the banking network, and finally to the aggravation of Financial and economic stability will be achieved. In order to resolution the unhealthy banks without tension, it is necessary for the policy makers to benefit from the process; In the resolution process, six approaches are used to prevent the declaration of bankruptcy in the banking network, and one of these approaches is the establishment of a bad bank and the transfer of toxic assets from an unhealthy bank to this bank. In this research, in order to deal with unhealthy banks, the governance structure of the resolution process in the central bank as the custodian of this process, as well as an operational approach to identify unhealthy banks, take corrective measures and finally, the implementation of the resolution and the establishment of Bad Bank are suggested.