بررسي عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر اختلافات و درگيري هاي محلي و طايفه اي

هدف اين پژوهش «بررسي عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر اختلافات و درگيري هاي محلي و طايفه اي» بود. عوامل فرهنگي اجتماعي شامل: عوامل جمعيت شناختي، بي هنجاري، قوم گرايي، پرخاشگري و انسجام اجتماعي در قالب چند فرضيه بررسي شد. روش پژوهش توصيفي ازنوع همبستگي و جامعه آماري كليه مردان و زنان بالاي 15 سال (37963 نفر) را تشكيل داد. نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گيري تصادفي از ميان جامعه آماري به تعداد 100 نفر انتخاب شد. براي جمع آوري داده هاي پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. در تحليل آماري پژوهش از شيوه آمار توصيفي (ميانگين، فراواني، درصد) و آمار استنباطي (t تك متغيره، تحليل واريانس، ضريب همبستگي «پيرسون، اسپيرمن و دو رشته اي» استفاده شد نتايج بدست آمده نشان داد كه : متغيرهاي «پرخاشگري»، «قوم گرايي» و «بي هنجاري» داراي رابطه معناداري مثبت، متغيرهاي «انسجام اجتماعي»، «سن» و «تحصيلات» داراي رابطه معنادار معكوس و متغير «تاهل» فاقد رابطه معنادار با «گرايش به نزاع هاي جمعي، قومي و قبيله اي» بوده اند. همچنين، گرايش به نزاع در بين مردان و زنان متفاوت و مردان گرايش بيشتري به نزاع جمعي داشته اند.

The purpose of this research was to investigate social and cultural factors affecting local and tribal differences and conflicts . Socio-cultural factors including: demographic factors, abnormality, ethnocentrism, aggression and social cohesion were investigated in the form of several hypotheses. The descriptive research method was correlational and the statistical population consisted of all men and women over 15 years old (37,963 people). The study sample was selected by random sampling from the statistical population of 100 people. A questionnaire was used to collect research data. In the statistical analysis of the research, descriptive statistics (mean, frequency, percentage) and inferential statistics (univariate t, analysis of variance, Pearson, Spearman and two-string correlation coefficients were used. The obtained results showed that: aggression variables , ethnicism and abnormality have a positive significant relationship, the variables social cohesion , age and education have an inverse significant relationship, and the variable marriage has no significant relationship with tendency to communal conflicts, Also, the tendency to fight among men and women is different, and men have more tendency to fight in groups.