بررسي رابطه مهارت هاي تفكر انتقادي و سواد اطلاعاتي با سرزندگي تحصيلي در دانشجويان شهر فيروزآباد

همگام با گسترش فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات و نفوذ آن در جنبه ­هاي مختلف زندگي، تحصيل و حرفه، دستيابي به سواد اطلاعاتي، لازمه‌ و پيش‌نياز بقا در جامعة­ دانش­ مدار امروز است. درباره اين نوع از سواد، منابع فراواني انتشار يافته كه هدف همه آنها، شناساندن مفهوم و محتواي مورد بحث در سواد اطلاعاتي و هموارسازي دستيابي به هدف هاي آن بوده است. هدف اين نوشتار، بررسي آثار فارسي موجود در اين حوزه از جمله كتاب، پايان­ نامه، طرح هاي پژوهشي، همايش ها و مقاله‌هايي است كه در حوزه سواد اطلاعاتي در ايران چاپ و منتشر شده و در پيشبرد اين حوزه مؤثر واقع شده‌اند. بررسي‌ها مبيّن آن است، با گذشت 15 سال از طرح بحث سواد اطلاعاتي در ايران، روندي رو به رشد در انتشار منابع به چشم مي‌خورد. آثار موجود در اين حوزه، اعم از كتاب و مقاله، بيشتر تأليفي هستند، اما آثار ترجمه‌اي نيز ارزشمندند. اين حوزه مورد توجه كتابداران، متخصصان تعليم و تربيت و تا حدودي رايانه قرار گرفته است، ليكن همانند ساير نقاط دنيا، كتابداران طلايه­ داران اين حوزه هستند. در حيطة پژوهش هاي سواد اطلاعاتي، به طور عمده، بررسي وضعيت سواد اطلاعاتي افراد مورد توجه بوده است. نبود منابعي در حوزه سواد اطلاعاتي و كتابخانه‌هاي عمومي، كاملاً آشكار و عمده توجه آثار اين حوزه معطوف به كتابخانه‌هاي دانشگاهي است. رويكرد عملگرايي به سواد اطلاعاتي نسبت به مبناگرايي و جنبه‌هاي زيربنايي مانند تفكر انتقادي و تحليلي و اهميت وافر مهارت هاي فناوري اطلاعات، نكته‌اي است كه در اكثر منابع انتشار يافته در اين حوزه مشهود است. برداشت اشتباه از مفهوم سواد اطلاعاتي و تلقي سواد رايانه‌اي يا سواد كتابخانه‌اي و يا رفتار اطلاع يابي به عنوان سواد اطلاعاتي، نكته قابل تأملي است كه هنوز با انتشار روزافزون منابع علمي در اين حوزه، به چشم مي‌خورد.