پياده سازي سيستم هاي تشخيص نفوذ به منظور تشخيص فيشينگ در صنعت بانك داري كشور با استفاده از رويكرد شبكه هاي عصبي مصنوعي و سيستم فازي

يكي از مهم‌‌ترين اهداف تحقيق حاضر، پياده‌سازي سيستم‌هاي تشخيـص نفو‌ذ به‌منظور تشخيص فيشينگ‌ در صنعت بانك‌داري كشور، است. در واقع مسائل اين تحقيق را مي‌توان ابهام و خستگي تصميم‌گيران سيستم‌هاي اطلاعاتي بانك بر اثر تركيب روش‌هاي مختلف پياده‌سازي IDS به‌منظور تشخيص فيشينگ‌ و نيز نياز به بهره‌گيري از سيستم PHISHING.IDS+ANFIS در افزايش اعتماد و اطمينان در تصميم‌گيري، و همچنين مسئله نياز به تخصص چندگانه از طريق به‌كاربردن همزمان دانش چند نفر خبره حوزه‌هاي مختلف براي حل مسئله پياده‌سازي IDS به‌منظور تشخيص فيشينگ‌، بيان نمود. در نهايت، با بهره‌گيري از سيستم هوشمند مي‌توان وضعيت مديريت امنيت شبكه بانك در تشخيص حملات فيشينگ‌ (Y) را به صورت عددي و دقيق‌‌تر بررسي نمود: اگر؛ وضعيت تشخيص امضاء محور (X1) خوب، يعني دقيقاً 0.758 باشد و زمان‌بندي تحليل و تشخيـص نفو‌ذ (X5) در وضعيت خوب، يعني دقيقاً 0.762 باشد و تشخيـص نفو‌ذ مبتني بر شبكه (X2) خوب، يعني دقيقاً 0.798 باشد و تشخيـص نفو‌ذ توزيع شده (X3) خوب، يعني دقيقاً 0.770 باشد و تشخيـص نفو‌ذ مبتني بر ميزبان (X4) خوب، يعني دقيقاً 0.790 باشد؛ آنگاه؛ وضعيت مديريت امنيت شبكه بانك در تشخيص حملات فيشينگ‌ (Y) در سطح عالي (سطح پنجم) يعني دقيقاً 0.914 قرار دارد. در واقع، اختلاف نهايي بين خروجي‌‌هاي سيستم استنتاج عصبي-فازي و ميانگين نظرات خبرگان معني‌دار نبوده و برابر با 065/0 است. ازآنجايي كه دليل كافي براي پذيرش فرض صفر وجود ندارد، لذا فرض مقابل پذيرفته مي‌گردد يعني بين ميانگين نظرات خبرگان و خروجي‌‌هاي سيستم هوشمند تفاوت معناداري وجود ندارد.