شماره ركورد كنفرانس :
5514
عنوان مقاله :
اقتصاد توجه در فرماندهي و مديريت شناختي به مثابه سناريوي جنگ هاي تركيبي آينده: نقش مفهوم نوستالژيا و خاطره از منظر الكتروانسفالوگرافي نقشه امواج مغزي و نوروساينس
پديدآورندگان :
يونسيان يونس دانشگاه تهران , وصفي محمدرضا دانشگاه تهران , عزيزي مرتضي دانشگاه صنعتي شاهرود
كليدواژه :
علوم عصبي , جنگ آينده , نوستالژيا , جنگ شناختي , الكتروآنسفالوگرافي , خاطره ضمني , خاطره صريح , نقشه مغزي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي فرماندهي و مديريت در جنگ هاي آينده
چكيده فارسي :
مفهوم اقتصاد توجه به طور گسترده در سال ۲۰۱۵ توسط هربرت سيمونز، اقتصاددان آمريكايي و برنده جايزه نوبل، بيان شد. او اين اصطلاح را براي توصيف محدوديتهاي مغز انسان در پردازش اطلاعات و تصميمگيريها به كار برد. از آن زمان به بعد، اين مفهوم به عنوان يك مفهوم بنيادين در فضاي سايبر و جنگ هاي تركيبي و الكترونيكي آينده شناخته شده است و به طور مداوم مورد تدقيق قرار ميگيرد. با توجه به همه اين توضيحات ميتوان نتيجه گرفت كه اقتصاد توجه ميتواند براي حيات يك حكمراني بسيار ضروري باشد، چرا كه جذب حداكثري معرفتي در دنياي رقابت و جنگ، بدون وجود اين اقتصاد، كار بسيار دشواري خواهد بود. شناخت مكانيزم رقابتي براي جلب توجه معرفت شناختي به يك اصل اساسي براي بقاي حاكميت سايبر و هژموني رسانهاي تبديل شده است. چالشهاي اقتصاد توجه ميتواند به عواملي اشاره كند كه در اين رقابت پيش روي فرماندهان و مديران جنگ هاي آينده به ويژه جنگ هاي شناختي و تركيبي قرار ميگيرد. بايد دقت كنيم كه پيروزي در جنگ هاي آينده كار سادهاي نيست زيرا ساختار استكباري و امپرياليستي جهان به صورت انحصاري درآمده و تازه واردها امكان بقا و زيست ندارند اين مقاله به بررسي راهبردهاي بينارشته اي در حوزه علوم شناختي و الكتروانسفالوگرافي يا تحليل نقشه هاي مغزي با محور مفهوم نوستالژيا در ساختار جنگ هاي آينده و اسناد كلان و بالادستي كشور شامل سند چشم انداز، موارد ابلاغي در سياست هاي كلي نظام، بيانيه گام دوم انقلاب و الگوي ايراني اسلامي پيشرفت مد نظر مقام معظم رهبري مي پردازد. رفتار اطلاعاتي انسان در برابر محتواي رسانه اي با محور خاطره و نوستالژيا با استفاده از مفاهيم نظريه علوم اعصاب شناختي در كنار بررسي نقشه هاي عصب شناختي رفتار مي تواند به درك و كنترل رفتار اطلاعاتي و معرفتي انسان منتهي شود، اين پژوهش داراي سويه هاي نظريه تصميم گيري و تحليل رفتار و معماري جنگ هاي تركيبي بر اساس علوم بينارشته اي مي باشد. نظريه عصب شناختي و نوروساينس در وسيعترين مفهوم، به معناي بررسي شيوه هاي حكمراني و جنگ هاي رسانه در آينده و ايجاد خاطره صريح و ضمني از رسانه هاي اجتماعي در فرماندهي و مديريت مي باشد. طي دو دهه گذشته، كاربرد دانش عصبي در روانشناسي جنگ هاي آينده، و بالاخص در جنگ هاي شناختي و تركيبي، در تحقيقات آكادميك و رويه هاي تجاري رواج يافته است. در دهه گذشته، تعداد مقالات منتشر شده درباره اين موضوع، در ژورنال هاي برتر علوم مغزي و عصبي و مراجع گوگل از رشد چشمگيري برخوردار بوده است و همين امر در خصوص شركتهاي تاسيس شده دفاعي و امنيتي در زمينه بازاريابي عصبي نيز صدق مي كند. روشِ اين مطالعه، كتابخانه اي و با رويكرد مرور نظام مند، تحليلي و استنتاج منطقي است. رويكرد در اين روش نظري و استدلالي است. بر اين اساس، ويژگي و ماهيت آن به جستجوي مرور كامل مقوله بازاريابي عصبي و توسعه اين نظريه به سمت درك سناريوهاي جنگ هاي آينده مبتني بر نقش خاطره و نوستالژيا در رفتار اطلاعاتي و نظام معرفتي مي باشد.