شماره ركورد كنفرانس :
5516
عنوان مقاله :
چالشهاي تحقق الگوي اسلامي ايراني پيشرفت در سطح استاني؛ مطالعه موردي برنامههاي توسعه استان كرمان
پديدآورندگان :
مهرالحسني محمدحسين كرمان، ايران گروه مديريت، سياستگذاري و اقتصاد سلامت، مركز تحقيقات مديريت ارائه خدمات سلامت، پژوهشكده آيندهپژوهي در سلامت، دانشگاه علوم پزشكي كرمان , رحيمي صادق روحانه كرمان، ايران مركز تحقيقات مديريت ارائه خدمات سلامت، پژوهشكده آيندهپژوهي در سلامت، دانشگاه علوم پزشكي كرمان , سعيدي بهنام كرمان، ايران مدير مركز آموزش و پژوهشهاي توسعه و آيندهنگري سازمان مديريت و برنامهريزي استان كرمان , اسدي علي كرمان، ايران معاون پژوهشي مركز آموزش و پژوهشهاي توسعه و آيندهنگري سازمان مديريت و برنامهريزي استان كرمان
كليدواژه :
چالش , الگوي اسلامي ايراني پيشرفت , برنامههاي توسعه , استان كرمان
عنوان كنفرانس :
سيزدهمين همايش ملي چالشها و راهكارهاي تحول كشور بر اساس سند الگوي اسلامي ايراني پيشرفت
چكيده فارسي :
همواره براي دستيابي به پيشرفت و تعالي، كشورها نيازمند برنامهريزي ميباشد؛ چرا كه عدم وجود الگو و برنامهريزي مناسب، منتج به عدم پيشرفت و يا در برخي موارد به پيشرفت نامتوازن بخشهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، محيطي ميشود. مفهوم پيشرفت و تعالي در ايران مفهومي است كه توسط مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) عنوان شد و جزئي از انديشه و الگوي ايراني اسلامي و متضمن معنايي عميق ميباشد؛ اما اين ادبيات و منطق فكري به اسناد برنامه توسعه و آمايشي در سطح استان ورود پيدا نكرده است. بنابراين، اين مطالعه با هدف بررسي موانع برنامهاي الگوي اسلامي ايراني به صورت موردي در استان كرمان انجام شد. مطالعه حاضر در دو مرحله شامل مرور مطالعات و مطالعه كيفي با استفاده از نظر خبرگان استاني در حوزه برنامهريزي با استفاده از يك جلسه گروه كاري متمركز انجام شد. نتايج مطالعه نشان داد چالشهاي تحقق الگوي اسلامي ايراني پيشرفت در سطح استان كرمان به هفت دسته كلي موانع محتوايي- ادراكي، موانع فرآيندي، موانع شبكه نيروي انساني، موانع ساختار برنامهريزي، موانع استقرار و تكميل برنامهها، موانع اجرايي، موانع نظارتي، قانوني و سياسي تقسيم ميشوند. عملكرد گسسته بخشهاي مختلف در سطح ملي و استاني و نبود گفتمان و مباني نظري واحد بر اساس الگوي اسلامي ايراني در بين اين برنامههاي مختلف و متعدد چالش اصلي بود. غفلت از ويژگيهاي محلي و بوميشده مبتني بر اطلاعات و دادههاي دقيق ميداني، در كنار اعمال مديريتهاي سليقهاي كنشگران صاحب نفوذ بدون به كارگيري خرد جمعي و مشاركت نخبگاني و در نهايت ضعف قضاوت و تصميمگيري بر اساس معيارهاي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت منجر به چندپارگي در نظام برنامهريزي منطقهاي و استاني در سطح كشور شده است. پيشنهاد ميشود براي بهبود نظام برنامهريزي از نظام رصد اطلاعاتي مبتني بر شواهد و بر اساس منطقه و استان و با توجه مشاركت افراد و شبكههاي خبرگان و نخبگان براي تحليل دادهها و با رويكرد مباني نظري علمي و مبتني بر شواهد جهت قضاوت و تصميمگيري استفاده شود.