تأثير اعتبار برند و تجربه برند بر عشق به برند و با تكيه‌بر برداشت ذهني و انطباق با سبك زندگي (موردمطالعه: هتل‌هاي 5 ستاره كيش)

از اواسط دهه 80 ميلادي صنعت گردشگري و اقامتي وارد دوره جديدي از حيات خود شد. هتل‌هاي لوكس كه در فرهنگ لغت هتلداري پنج ستاره ناميده مي‌شوند؛ يكي پس از ديگري ظهور كرده و طي ساليان متمادي همواره با يكديگر بر سر تنوع و تمايز امكانات و خدمات و جذب مشتريان تأثيرگذار رقابت بسيار شديدي داشته‌اند. اين رقابت تنگاتنگ منجر به شكل‌گيري سبك‌هاي جديدي از خدمات و امكانات در اين صنعت شده است و اين دگرگوني‌ها به‌صورت پيوسته ادامه دارد و طي اين ساليان مطالعات زيادي در خصوص بررسي نقش و تأثير عوامل مختلف در بهره‌وري بيشتر اين‌گونه از خدمات هتلداري انجام‌شده است. پژوهش حاضر نيز به بررسي برخي از اين عوامل و بررسي اثر آن‌ها بر يكديگر در هتل‌هاي لوكس مي‌پردازد. در اين پژوهش به بررسي تأثير اعتبار برند و تجربه برند بر عشق به برند و با تكيه‌بر برداشت ذهني و انطباق با سبك زندگي مشتريان در هتل‌هاي ۵ ستاره جزيره كيش پرداخته‌شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف كاربردي و از حيث روش توصيفي پيمايشي و براي تجزيه‌وتحليل آن از روش مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. جامعه آماري اين بررسي پژوهش مشتريان هتل‌هاي ۵ ستاره جزيره كيش مي‌باشد. در آن از روش نمونه‌گيري تصادفي ساده كارسازي شده و با توجه به نامعلوم بودن جامعه آماري حجم نمونه با سطح اطمينان 95/0 و بر اساس فرمول كوكران ۳۸۴ نفر مشخص شد. با توجه به پيمايشي بودن پژوهش براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه استفاده شد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه اعتبار برند بر برداشت ذهني مشتريان و همخواني با سبك زندگي ايشان تأثير مثبت و معناداري دارد و تجربه برند و برداشت ذهني و همخواني با سبك مشتريان بر عشق به برند تأثير مثبت و معناداري دارد. همچنين اين پژوهش نشان داد برداشت ذهني مشتريان و همخواني با سبك زندگي ايشان به‌طور مجزا اثر اعتبار برند بر عشق به برند را تعديل گري مي‌كند.