شماره ركورد كنفرانس :
5525
عنوان مقاله :
عشق و عاشقي در مكتب مولوي و افلاطون
پديدآورندگان :
رسولي بيرامي ناصر سازمان دامپزشكي كشور
كليدواژه :
عشق , مكتب مولوي , افلاطون
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش بين المللي يگانگي و بيگانگي در انديشه عرفاني مولانا
چكيده فارسي :
در فلسفة اشراقي افلاطون و مكتب عرفاني مولوي، عشق و عاشقي مورد تمجيد فراوان قرار گرفته و عشق ورزيدن و عاشق شدن در اين فلسفه و مكتب از لازمه هاي مهم براي نجات و آزادي انسان شمرده شده است. مولوي كتاب ديوان شمس يا ديوان كبير را كه حجيم تر از مثنوي معنوي است به صورت اختصاصي در رابطه با عشق و عاشقي نوشته است و اين موضوع در مثنوي معنوي هم بسيار برجسته و نمايان است. افلاطون نيز بيشتر رسالة ميهماني خود را به عشق اختصاص داده و در رسالة فايدروس و رسالة ايون نيز به صورت مفصل به عشق و عاشقي پرداخته است. به نظر مي رسد كه ديدگاه مولوي در رابطه با عشق و عاشقي از هر نظر همسان و مشابه با افلاطون است. افلاطون و مولوي عشق را نجات بخش مي دانند و هر دو عشق زميني را راهنماي عشق آسماني مي شمارند. آنها عاشق را ديوانه مي انگارند و عشق مردان را بر عشق زنان ترجيح مي دهند. به علاوه آنها هر دو عشق حقيقي و واقعي را عشق به روح و جان انسان ها مي شمارند و عشق به تن و جسم انسان ها را گمراهي مي دانند. همچنين آنها رابطة شهواني بين عاشق و معشوق را رد مي كنند و عشق بدون شهوت را مي ستايند كه اين نوع عشق در تاريخ به عنوان عشق افلاطوني شهرت يافته است. ما در اين مقاله عشق و عاشقي در ديدگاه افلاطون و مولوي را مورد بررسي و مقايسه قرار داده و اشتراكات آنها را نشان داده ايم.