شماره ركورد كنفرانس :
5525
عنوان مقاله :
عشق ‏درماني در قصۀ شاه و كنيزك مولوي
پديدآورندگان :
عباسي ‏هاشم‏ آبادي مجتبي دكتري زبان و ادبيات فارسي، ادارۀ آموزش و پرورش شهرستان خليل‏آباد
تعداد صفحه :
13
كليدواژه :
عشق , روان درماني , شاه , كنيزك , طبيب , خدا و انسان
سال انتشار :
1400
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش بين المللي يگانگي و بيگانگي در انديشه عرفاني مولانا
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
عشق از بنيادي ترين مفاهيم در بين تمامي‏ انسان هاست و با آنكه تعاريف و مفاهيم آن در نزد هر قوم و ملتي به‏ كفايت هست امّا متفق القول آن را باور و احساسي عميق و برخاسته‏از روح آدمي مي‏دانند و بر جنبه هاي درماني آن تأكيد بسيار مي ورزند. اصطلاح روان درماني عرفاني(psychotherapy) يا عشق درماني در قلمرو روان شناسي نوين به بررسي جنبه-هاي درماني عشق مي پردازد تا از رهگذر آن به رشد و تعالي بشريّت كمك كند. پديدة عشق در ادبيات عرفاني ما نمودهاي متعددي داشته ‏است و عرفان اسلامي با عنايت به‏اينكه هدف خود را شناخت انسان و رساندن سالك به خودشكوفايي انساني و الهي مي‏داند كوشيده ‏است تا توجه خود را معطوف به راهكارهاي عملي آن كند. نخستين داستان مثنوي و شايد مهم-ترين آن قصة شاه و كنيزك است زيرا مولانا آن را نقد حال خود مي‏داند و قصد دارد در اين داستان دريافت خود را از عشق همراه با تجربة شخصي به خواننده ‏منتقل كند. در اين مقاله ‏كوشيده شده است تا با بررسي نمودهاي عشق در داستان شاه و كنيزك مولوي دستورالعمل هاي عملي و درمانگرانة عشق را از اين اثر استخراج و از اين رهگذر به نقش و تأثير اين راهكارها در درمان بيماري هاي روحي و رواني دست يافته شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت