شماره ركورد كنفرانس :
5533
عنوان مقاله :
تجلي عشق به ميهن در اشعار حماسي و بزمي شاهنامه فردوسي
پديدآورندگان :
عزيزي ميترا مدارس سمپاد زنجان
كليدواژه :
عشق – ميهن – شاهنامه – ايران زمين – فمينيسم و حقوق زن
عنوان كنفرانس :
چهارمين كنفرانس ملي نوآوري و تحقيق در فرهنگ، زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
عشق به ميهن جز لاينفك و جدايي ناپذير هر فرد ميهن پرست و ناسيوناليست است كه قلب و سراسر وجودش به عشق ميهن مهين خود ميتپد . ميهن دوستي، افتخار به تمدن غني و باستاني ايران، حفظ وطن از اجنبيان يغماگر و ... از اهداف و موضوعات اساسي شاهنامهي فردوسي محسوب ميشود. چنان كه معلوم است ، ايران زمين در طول بيش از دويست سال در اسارت خلافت عرب بود و فقط بر اثر مبارزههاي طولاني آزاديخواهانه و ميهندوستانهي مردم و حاكمان وطن دوست آن امثال اميران صفاري و طاهري و به ويژه ساماني صاحب استقلال گرديد. در اين مبارزه سهم جريان شعوبيه هم كه در عكس العمل به مناسبات تحقيرآميز و اسارت بار خلافت عرب پديد آمده بود، خيلي بزرگ است. بيوجه نيست كه بعضي محققان فردوسي را هم از جانب داران اين جريان ميهن دوستي دانستهاند. از سوي ديگر استقلال كشور را در عهد فردوسي خطر جدياي تهديد ميكرد كه آن تشكيل دولتهاي تركان قراختايي و غزنوي بود كه در همجواري ايران زمين و داخل آن عرض وجود كرده، گاه گاه از دشتها به شهرها حملههاي غارتگرانه مينمودند مخصوصاً، حاكمان غزنوي كه از غلام زادگان و لشكريان دربار سامانيان و پرورش يافتهي آنان بودند، خطر جدي به وجود ميآوردند. اين را فردوسي وطن دوست خوب درك ميكرد و به همين دليل براي هشدار دادن دولت مردان و مردم از اين خطر در شاهنامه به مسئلهي يگانگي ايران و حفظ آن از هجومهاي بيگانگان توجه خاص نشان ميداد. از اينجاست كه سراسر شاهنامه را احساس وطن دوستي و ايران دوستي فرا گرفته است. به اين مسئله محمدامين رياحي درست اشاره كرده است: «در عصر فردوسي هم ايران از يك سو دستخوش ستم و تارج تازيان بود و از ديگر سوي اقوام بيابانگرد تازه نفسي از شمال شرق به ايران ميتاختند و شاهنامهي فردوسي پيامي به مردم ايران براي برانگيختن روح پايداري در برابر خطرها بود. اين پيام در سراسر شاهنامه از آغاز تا انجام آن به گوش ميرسد . فردوسي در شاهنامه با كليد واژه قرار دادن ميهن پرستي همه اساطير و بزرگان و ناموران ميهن خود را به بزرگي ياد كرده و آداب و رسوم و سنن ژيشينيان خود را مي ستايد . به قطعيت مي توان گفت توصيف هر شخصي در شاهنامه ريشه در تمجيد از آب و خاك ايران زمين است . از مصاديق مهم عشق فردوسي به ميهن توصيف و تمجيد از زنان در شاهنامه مي باشد فردوسي زنان از اركان مهم تمدن ايران زمين دانسته و عشق به زن را مساوي عشق به ميهن بر ميشمارد . عشق به زن و بزرگ برشمردن زنان ايران از جمله گرد آفريد و .. توصيف عشق ايران باستان به زنان جامعه خوداست كه نشانگر پيشتاري ايرانيان در اين امر بود و در روزگاراني كه به بعد اجتماعي و شخصيتي زن توجه نداشتند و زن از تمام حق و حقوق خود محروم بود در ايران زن گرامي داشته شده و از تمامي موهبت هاي شخصيتي و اجتماعي برخوردار بوده است . عشق به زن در شاهنامه سرآغاز پيدايش فمينيسم گرديد . نزاز قباني پرنفوذترين و مشهور ترين شاعر معاصر عرب و از پيشتازان فمينيسم - شاهنامه فردوسي را بنيانگذار فكري دفاع از حق و حقوق زن معرفي كرده است .