كاربست آينده‌پژوهي در حوزۀ مديريت و سياست‌گذاري سواد رسانه‌اي

Application of Futures Studies in the Field of Management and Policy-Making of Media Literacy

امروزه سواد رسانه‌اي به مركز ثقل مقابله با اخبار جعلي تبديل شده است و طيف متنوع ذي‌نفعان، از معلمان گرفته تا قانون‌گذاران، بشردوستان تا فناوران، منابع قابل توجهي را به سمت برنامه‌هاي سواد رسانه‌اي سوق داده‌اند. اين مقاله پايه‌اي براي ارزيابي تلاش‌هاي سواد رسانه‌اي و زمينه‌سازي آن‌ها نسبت به چشم‌انداز رسانه‌اي كنوني فراهم مي‌كند. سواد رسانه‌اي به‌طور سنتي به‌ عنوان فرآيند يا مجموعه‌اي از مهارت‌ها بر اساس تفكر انتقادي تلقي مي‌شود. مشاركت جوانان، آموزش معلمان و منابع درسي، حمايت والدين، ابتكارات خط‌مشي و ساخت پايگاه شواهد سواد رسانه‌اي، پنج موضوعي است كه سواد رسانه‌اي معاصر حول آن سازماندهي مي‌شود. برنامه‌هاي سواد رسانه‌اي چالش‌هاي خود را دارند، به‌طوركلي ما شاهد فقدان داده‌هاي ارزيابي جامع در حوزۀ سواد رسانه‌اي هستيم. اين تحقيق با رويكرد كيفي-اكتشافي تلاش مي‌كند برخي از توصيه‌هاي مديريتي و سياست‌گذاري در حوزه سواد رسانه‌اي را مبتني بر نگاه آينده‌پژوهانه ارائه دهد. مطالعه اسناد و مستندات حوزه رسانه، مطالعه موردي و مطالعات تطبيقي روش‌هاي انتخاب شده در اين پژوهش هستند. در پايان مجموعه‌اي از راهكارها و توصيه‌هاي مديريتي و سياستي ارائه شده، كه با اعمال آن‌ها مي‌توان آينده مطلوبي را در حوزه مديريت و سياست‌گذاري سواد رسانه‌اي كشور متصور شد.

Today, media literacy has become a focal point for dealing with fake news. A diverse range of stakeholders - from teachers to legislators, philanthropists to technologists - have diverted significant resources to media literacy programs. This article provides a basis for evaluating media literacy efforts and their context in relation to the current media perspective. Media literacy is traditionally considered as a process or set of skills based on critical thinking. Youth participation, teacher training and curriculum, parental support, policy initiatives, and the building of a media literacy evidence database are the five themes around which contemporary media literacy is organized. Media literacy programs have their own challenges. In general, we experience lack of comprehensive evaluation data in the field of media literacy. This study which adopts a qualitative-exploratory approach, tries to provide some management and policy-making advice in the field of media literacy based on a futuristic perspective. Desk study, case study, and comparative studies are the methods selected in this research. In the end, a set of management and policy strategies and recommendations are presented, which can be used to envision a desirable future in the field of management and policy-making of the country’s media literacy.