زن و اقتصاد

نهادخانواده به عنوان فضاي امن وآماده براي تربيت نسل آينده وزمينه ساز تمدن نوين اسلامي، يك جايگاه كليدي و محوري مي باشد.آموزه هاي ديني، اهتمام خاصي به اين نهاد مقدس دارد و از آن به عنوان يكي از حياتي ترين وزيربنايي ترين نهادهاي بشري ياد مي كند، خانواده مطلوب، قله خوبيها و سرآمد ارزشها و الگوي پيشرفت تمدن نوين اسلامي مي باشد واز آنجا كه زنان در يك جامعه بعنوان يكي از اركان غير قابل انكار در فعاليتهاي اقتصادي بحساب مي‌آيند، در اين پژوهش به بررسي جايگاه اقتصادي- مالي زنان پرداخته شده است؛ نظر به اين مهم وبا توجه به ديني بودن نظام سياسي حاكم بر جامعه ايران، واكاوي نقش اشتغال ودرآمدزايي زنان در يك جامعه با حفظ نقش بسيار حساس مادري در خانواده ونيز تحليل عوامل موثر بر تمايلات ايشان بر داشتن شغل، بررسي ميزان گرايش زنان به اشتغال وشناخت عوامل موثر برآن با استناد به آيات و روايات، از اهداف اين پژوهش مي‌باشد. روش انجام اين پژوهش، تحليلي - توصيفي است. آنچه به عنوان نتيجه اين پژوهش استنتاج مي‌گردد، روابط مالي و غير مالي زن و شوهر در حقوق اسلام بر پايه عدل استوار است. در روابط مالي زوجين، زن از استقلال كامل در مالكيّت برخوردار است و اين را بايد از افتخارات حقوق اسلام شمرد؛ در روابط غير مالي نيز رياست خانواده به خاطر مصالح اجتماعي و مسائل روحي و طبيعي به شوهر واگذار گرديده است؛ امّا هرگز اين رياست جنبه استبدادي ندارد بلكه يك رياست اداري حكيمانه است.