شماره ركورد كنفرانس :
5543
عنوان مقاله :
مشاركت سياسي اجتماعي زنان در نظام حكمراني
پديدآورندگان :
محمدي فاطمه f_mohammadi1390@yahoo.comميلاد مدير گروه آسيبهاي اجتماعي مركز پژوهشهاي مجلس , اعواني ميلاد دادرس حقوقي دادگستري استان تهران
كليدواژه :
زنان , هويت , مشاركت , اجتماعي , سياسي , حكمراني
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي زن مسلمان در آيينه الگوي پيشرفت تمدن نوين اسلامي (3)
چكيده فارسي :
اين مقاله با هدف بررسي نسبت مشاركت سياسي اجتماعي زنان در عرصهي حكمراني و تاثير تناقضهاي هويتي بر آن در جامعه ايران، بر مبناي نظريه هويت گيدنز،تاجفل و جامعهپذيريي سياسي اجتماعي لوسين پاي نگاشته شده است. جامعه آماري اين مقاله تمامي زنان شاغل در استانهاي تهران، كردستان، لرستان، ايلام، فارس، سيستان و بلوچستان، خراسان و مركزي است. براي انتخاب نمونهها از شيوه تركيبي نمونهگيري خوشهاي چندمرحلهاي و تصادفي ساده استفاده شد. براي تحليل دادهها از ضرايب همبستگي، تحليل مسير و رگرسيون استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه 47 درصد از زنان موردمطالعه تعارض هويت فردي را در حد زيادي تجربه كردهاند همچنين يافته حاكي از آن است زناني كه دچار تعارضهاي هويتي هستند ازنظر جامعهپذيري سياسي و اجتماعي نسبت به زناني كه تعارضهاي هويتي را تجربه نكردهاند وضعيت متفاوتي دارند و ميزان جامعهپذيري سياسي ، اجتماعي در زناني كه تعارضهاي هويتي را تجربه نكردهاند بيشتر است. نتايج حاصل از رگرسيون چند متغيره و تحليل مسير نشان داد؛ تعارضهاي هويت فردي بيشترين تأثير را بر عدم جامعهپذيري سياسي اجتماعي زنان دارند. استنباط مقاله اين است؛ زنان در جامعه ايران در كشمكش ميان ساختارهاي هويتيِ سنتي و خواستهاي مدرن و عامليتگرايي سياسي قرار گرفتهاند و در اين فرآيند نوعي طرد سياسي براي آنها برساخت شده است. به عبارت ديگر ميتوان گفت جامعه ايران امروز با پديدهِ «زيست سياسي متعارض زنانه» مواجه است و همچنان چالشها، سردرگميها و بلاتكليفيها در حوزه زنان به دليل استمرار و تداوم چنين تناقضهايي، پابرجا مانده و بحرانهاي سياسي و اجتماعي را نيز در پي داشته است. اين در حالي است كه به لحاظ اجتماعي زنان بعد از انقلاب اسلامي در جامعه ايراني رشد چشمگيري داشتهاند در اكثريت آنها داراي تحصيلات، شغل و يك موقعيت و منزلت اجتماعي هستند.