شماره ركورد كنفرانس :
5555
عنوان مقاله :
كهن نمونۀ قهرمان در نمايشنامه هاي دورۀ پهلوي اول
پديدآورندگان :
فضل اللهي صفورا كارشناس ارشد ادبيات نمايشي
كليدواژه :
كهن الگو , كهن نمونه , قهرمان , درام عصر پهلوي اول , مليگرايي
عنوان كنفرانس :
تئاتر و ارتباطات فرهنگي
چكيده فارسي :
كهن نمونهها با بهره گيري از ساختارها، مايه ها و تصاوير معنايي مشترك به نقل داستانهايي دربارۀ خلقت، جاودانگي و مرگ ميپردازند و از آنجا كه عنصر اساسي و ساختاري اساطير تلقي ميشوند در روان ناهشيار جمعي خانه كردهاند. اين كهننمونهها گاهي شامل شخصيتهاي نمونهوار و گاه شامل نمادهاي مشتركي هستند كه هويتبخش بشر و جوامع انساني به شمار ميروند. از جمله شخصيتهاي نمونهوار ميتوان از كهننمونه «قهرمان» نام برد. جستوجوي كهنالگوها در متون ادبي در حكم دسترسي به همين پندارههاي ازلي و كهننمونهها است كه منجر به درك دقيقتر از داستان و گاهي بستر اجتماعي آن ميشود. درام عصر پهلوي اول به دليل فاصله گرفتن از مشقهاي نخستين درامنويسي در دوران مشروطه و پسامشروطه، اهميت عمدهاي براي پژوهشگران ادبي و تئاترپژوهان دارد. درام اين دوران آيينهاي از بازتاب تحولات اجتماعي و سياسي ايران در اين ايام است كه در نهايت با ورود متفقين به ايران به اوج ميرسد. مليگرايي ادبي دوران پهلوي اول، بازتابي از شرايط جامعه بود و صورت و محتواي اكثر نمايشنامههاي اين دوران زاييدۀ سياست اين ايام است. «كهننمونه قهرمان» در سه شكل نمادين «منجي»، «بلاگردان» و «جستوجوگر» در درام اين روزگار متجلي ميشود و علاوه بر هويتبخشي جامعه، معني متفاوتي نيز به درام به عنوان متن ادبي اضافه ميكند. نگارنده در اين نوشتار براي بررسي كهننمونههاي قالب در درام عصر پهلوي اول، به سراغ آثار درامنويسان برجسته اين دوران رفته و به دنبال پاسخي براي اين پرسش است كه چه عوامل اجتماعي و سياسي در بروز اين و نمود اين كهننمونهها در درامهاي موردبحث دخيل است. هدف از اين نوشتار، بررسي كهننمونههاي قالب در ادبيات نمايشي اين دوران و كاركرد هويتي كهنالگوي قهرمان در آثار مذكور است. روش تحقيق اين مقاله توصيفي-تحليلي و شيوه گردآوري اطلاعات آن كتابخانهاي بوده است، درامهاي موردبحث اين نوشتار نيز منحصراً به شش درامنويس برجسته دوره پهلوي اول اختصاص دارد.