چالش هاي تحقق بيانيه گام دوم انقلاب از منظر آموزه هاي ديني

a

بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي» به مثابه اساسنامه اي كه در جامعه اسلامي ما از هر جهت، باعث رشد و تعالي بوده و نويد بخش پيشرفت همه جانبه براي ما مي باشد، از بدو صدور تا كنون مورد اقبال جامعه علمي و فرهنگي واقع شده و در حال تبديل به يك گفتمان است. بدون شك اجراي دستورالعملي اينچنين جامع و گسترده، چالش هاي پرشماري در پيش خواهد بود كه برنامه ريزي جهت مديريت آنها ضروري به نظر مي رسد. خصوصاً آن كه افق بلند «تمدن سازي» را پيش روي خود مي بيند.اين نوشتار مي كوشد مهم ترين چالش هاي اجراي بيانيه گام دوم انقلاب را با بهره گيري از آموزه هاي ديني تحليل نمايد. اين بيانيه از سويي ريشه در مباني اصيل اسلامي دارد و از ديگر سوي، يك دستورالعمل فراگير و قابل اجراست؛ از اين رو با دسته بندي آنها به «چالش هاي بنيادين» و «چالش-هاي مرحله اجرا»، اين دو ساحت از يكديگر تفكيك شده اند. از مهم ترين چالش هاي بنيادين و تئوريك مي توان به اختلاف مباني مسؤولان، رويكردهاي افراطي و تفريطي، غفلت از جنبه هاي تخصصي بيانيه، منفعت محوري، مادي گرايي، چشمداشت به بيگانگان و مقدم داشتن كميت بر كيفيت اشاره كرد. همچنين اهم چالش هاي اجرايي عبارتند از مانع تراشي دشمنان و مخالفان، تبعيض، دروغ، شتابزدگي، رانت، ضعف نظارت، و غفلت از كارِ گروهي و رقابتي.در يك جمع بندي مي توان سه عنصر مهم «پيروي از آموزه هاي ديني»، «ولايتمداري» و «بهره-گيري از تجارب گذشته» را راهبرد اصلي جهت مصون ماندن از چالش هاي پيش رو در اجراي بيانيه گام دوم انقلاب برشمرد.