شماره ركورد كنفرانس :
5559
عنوان مقاله :
چالشهاي معلمان دوره اول ابتدايي در بهكارگيري شيوههاي خلاق تدريس در بستر فضاي مجازي
پديدآورندگان :
سبزه بتول استاديار گروه علوم تربيتي، دانشگاه فرهنگيان، تهران، ايران , حسيني كامياب سيده فائزه دانشجوي كارشناسي ارشد آموزش ابتدايي، دانشگاه فرهنگيان، تهران، ايران
كليدواژه :
تجارب معلمان ابتدايي , آموزش ابتدايي , روش تدريس خلاق , آموزش مجازي
عنوان كنفرانس :
هويت ايراني برنامه درسي و آموزش در عصر پسا كرونا
چكيده فارسي :
آموزشهاي الكترونيكي يا مجازي كه يكي از نسلهاي جديد آموزش از راه دور است، به شكلي غير از روشهاي سنتي و رودررو انجام ميشود و دسترسي به آموزش را در هر زمان و هر مكان با استفاده از ابزارهاي فناورانه را براي فراگيران فراهم ميآورد (عباسي،1391). آموزش از راه دور سالهاست كه در دنيا متداول و رايج است و سير تحول تاريخي اين نوع آموزش كه داراي چهار مرحله؛ آموزش مكاتبهاي، راديو و تلويزيوني، چندرسانهاي و اينترنتي است (دولي، ليندر و بافورد ، 2005: 15)، نشان ميدهد كه امروزه آموزشهاي مبتني بر اينترنت شكل توسعهيافته آموزشهاي از راه دور گذشته هستند. آموزشي مبتني بر وب، از راه وسايل ارتباطي و شبكههاي رايانهاي بهويژه اينترنت است. اين نوع آموزش به انسان قدرت يادگيري خارج از محيط فيزيكي كلاس را ميدهد. آموزش از راه دور سالهاست كه در دنيا متداول و رايج است. آموزشهاي مبتني بر اينترنت باعث شكلگيري شيوهاي از تدريس به نام آموزش مجازي شده است (كينگ ، 2008). با توجه به ويژگيها و قابليتهاي آموزشهاي مجازي از قبيل دسترسي به مواد يادگيري چند حسي يا چندرسانهاي؛ تسهيل دسترسي به منابع و اطلاعات گوناگون يادگيري؛ دسترسي به محيطهاي تعاملي و مشاركتي رايانهاي؛ امكان يادگيري شخصيسازيشده و دسترسي در هر زمان و مكان (سراجي و عطاران، 1397) موجب شده اين نوع آموزشها در همه مقاطع تحصيلي بهخصوص در آموزش كودكان دورههاي قبل از دبستان و دبستان نيز موردتوجه قرار گيرد. باوجوداينكه سابقاً آموزشهاي مجازي براي كودكان از جهات مختلف موردنقد قرار گرفته بودند و عدهاي (نظير پستمن ، 1992) معتقد بودند كه ورود اين نوع آموزشها به مدارس سبب كاهش حضور در مدرسه، تعامل با ديگران و عدم رشد مؤثر مهارتهاي اجتماعي كودكان ميگردد؛ اما باوجوداين در سالهاي اخير با شيوع بيماري كوويد 19 و بهواسطه شكلگيري آموزشهاي مجازي، بسياري از كودكاني كه در سن تحصيل بودند و به دليل پاندمي امكان حضور در مدارس را نداشتند؛ با استفاده از ابزارهاي فناورانه در بستر فضاي مجازي به تحصيل پرداختند. باوجوداينكه در ابتدا به دليل كمبود امكانات زيرساختي و نداشتن تجارب عوامل اجرايي و آموزشي بهخصوص معلمان در استفاده از آموزشهاي مجازي؛ مشكلات و چالشهاي فراواني نمود پيدا كرد اما با گذشت زمان و با تلاشهاي مستمر، بهبود نسبي در امكانات زيرساختي حاصل شد؛ اما مطابق تجربيات و تحقيقات صورت گرفته (عزيزي و حسيني نژاد، 1400؛ محمدي و همكاران، 1399؛ شفيعي و صفري، 1399؛ حاجي، محمدي مهر و محمدي آذر، 1399؛ ميرزايي و بسامي، 1399) معلمان همچنان با چالشهاي مختلفي در آموزشهاي مجازي مواجهاند. بهزعم ريمر (2020) يكي از مهمترين چالشهاي پيشروي معلمان عدم توانايي آنها در بهرهگيري از روشهاي خلاقانه براي جلبتوجه و تمركز و افزايش يادگيري در دانشآموزان در بستر آموزش مجازي است. آموزش مجازي علاوه بر استفاده از ابزارهاي آموزشي فناورانه (سراجي، 1399)، مستلزم استفاده از عناصري نظير ارتباط متقابل (يادگيري تعاملي)، خلاقيت و ارائه بازخورد است. عليرغم آنچه در ادبيات آموزش مجازي و استلزامات اثربخشي اين نوع آموزش ذكر شده است؛ در عمل آنچه در اين نوع شيوه آموزشي در حال انجام است، عاري از تكنيكهاي خلاقانه تدريس و توجه به عناصر مهم اثربخشي آموزش مجازي بهويژه در ارتباط با دانشآموزان دوره اول ابتدايي است (). با اذعان به اين مهم كه در اين دوره سني دانشآموزان داراي تفكر عيني هستند (پياژه،1985 به نقل از سيف، 1395) و آموزشهاي مناسب براي آنان مبتني بر خلاقيت، بازي، مهارتمحوري از طريق دستورزي، انجام فعاليت و مشاركت در فرايند يادگيري است (قاسمزاده و ديگران، 1391)؛ لذا ضرورت بهكارگيري روشهاي خلاق تدريس در راستاي ايجاد يك محيط يادگيري غني در بستر فضاي مجازي براي آموزش بهينه و مطلوب به اين دانشآموزان ضروري به نظر ميرسد؛ بنابراين، پژوهش حاضر در پي آن است تا به بررسي تجارب معلمان دوره اول ابتدايي در خصوص چالشها و مشكلات استفاده آنان از بهكارگيري شيوههاي تدريس بهخصوص شيوههاي خلاقانه در بستر آموزش مجازي بپردازد.