شماره ركورد كنفرانس :
5559
عنوان مقاله :
روايت تجربه زيسته معلمان ابتدايي از چالشهاي آموزش مجازي در دوران كرونا
پديدآورندگان :
محبي امين امينه استاديار گروه علوم تربيتي، دانشگاه حكيم سبزواري، سبزوار، ايران , قدرسبزوار نرگس معاون پرورشي آموزشگاه ابتدايي شاهد محمد تشكري، سبزوار، ايران
كليدواژه :
كرونا ويروس , آموزش مجازي , تدريس , تجربه زيسته , پديدارشناسي
عنوان كنفرانس :
هويت ايراني برنامه درسي و آموزش در عصر پسا كرونا
چكيده فارسي :
در شرايط كنوني همهگيري در جهان، آموزش برخط دسترسي بسياري از دانشآموزان را به آموزش فراهم ميآورد و در سالهاي پيش رو هم ميزان اين دسترسي بيگمان افزايش خواهد يافت (مايداس، بورنه و باكسيج 2009). آموزشها در منزل و در شرايط قرنطينۀ خانگي به بزرگترين چالش نظامهاي آموزشي يعني هم آموزشوپرورش و هم آموزش عالي تبديل شده است. اين چالش و دغدغه نهتنها در ايران بلكه براي همه كشورهاي جهان مطرح بوده است، بهگونهاي كه نهادها و سازمانهاي بينالمللي نظير سازمان بهداشت جهاني و يونيسف هم به تكاپو براي تدوين برنامه درسي و دستورالعملها و راهنماهاي آموزشي و تربيتي براي اين شرايط وادار شدهاند. يكي از برنامههاي بسيار مهم و جدي كه از سمت آموزشوپرورش و همچنين آموزش عالي مطرح و انجام شد، بحث آموزش الكترونيك يا همان آموزش از طريق فضاي مجازي است (سليمي و فردي،1399)؛ بنابراين با توجه به مشكل ايجادشده در سيستم آموزشي جهان، آموزش مجازي، بهترين راه آموزش است چراكه اين نوع از آموزش سالهاست كه در حال رشد است و فرصت جديدي را براي معلمان، استادان، برنامه ريزان آموزشي و مؤسسات آموزشي فراهم ميآورد (مايداس و همكاران ،2009). عباسي و همكاران (2020) در پژوهشي با عنوان تجربه زيسته معلمان دوره ابتدايي از فرصتها و چالشهاي تدريس در شبكه آموزشي دانشآموزان (شاد): يك مطالعه پديدارشناسي تحليل ادراك معلمان ابتدايي در خصوص فرصتها و چالشهاي تدريس در شبكه آموزشي دانشآموزان (شاد) را موردبررسي قرارداد. يافتههاي پژوهش آنها نشان داد كه عدم دسترسي همه دانشآموزان به فضاي مجازي بهويژه در مناطق محروم و ايجاد نابرابري در فرصت آموزش، سنگين بودن هزينههاي اينترنت براي خيلي از خانوادهها، كند بودن سرعت اينترنت، دشوار بودن سنجش يادگيري واقعي دانشآموزان و سلب شدن قدرت نظارت از معلم، اعتياد برخي دانشآموزان به اينترنت و گوشي، استفاده بيجا و بيرويه از مطالب ديگران، عدم وقت گذاري برخي معلمان به امر تدريس و ارزيابي، استفاده از نرمافزار بهعنوان ابزار تبليغات، كاهش انگيزه برخي دانشآموزان نسبت به تحصيل در شيوه جديد تدريس از چالشهاي تدريس مجازي در شبكه شاد است. احمدي (1401) نيز در پژوهش خود با عنوان واكاوي دغدغه معلمان از آموزش مجازي در دوره متوسطه (يك مطالعه پديدارشناسانه) ، عدم آشنايي دانشآموزان با آموزش مجازي، به سخره گرفتن آموزش مجازي، عدم درگيري دانشآموزان در آموزش مجازي، نبود روش مناسب بري آموزش مجازي، نبود منابع مناسب، نبود نرمافزار مناسب، عدم انتقال صحيح مناسب محتوا، عيني نبودن محتوا، عدم ارتباط مستقيم معلم و دانشآموز، درگيري ناقص والدين در تربيت دانشآموزان، به دوش گرفتن بخش زيادي از تكاليف، محروم شدن دانشآموز از جو تربيتي مدرسه را ازجمله دغدغههاي معلمان در آموزش مجازي برشمرد. يداللهي و همكاران (1400) نيز در پژوهشي با عنوان مشكلات آموزش برخط در دوران كرونا از ديدگاه معلمان و والدين و ارائۀ راهكارها مشكلات آموزش برخط از ديدگاه معلمان را در هشت مؤلفه شامل آسيبهاي استفادۀ افراطي دانشآموزان از اينترنت، مشكلات شبكۀ شاد و منابع ديجيتالي، نقض عدالت آموزشي، كمبود امكانات پايه، مشكلات فرايند ياددهي– يادگيري و سنجش، فشار شغلي، همكاري نكردن والدين و سواد رسانهاي پايين را برشمرد. زارع خليلي و فريدوني (1399) نيز در پژوهشي با عنوان آسيبشناسي آموزش مجازي از ديدگاه معلمان دوره ابتدايي؛ مطالعه موردي كيفي چالشهاي متعددي مانند عدم وجود طرح درس مناسب و بهكارگيري آن؛ عدم ارزشيابي اثربخش، عدم بازخورد دهي مناسب؛ عدم استفاده از روشهاي متنوع تدريس؛ عدم توجه كافي به تكاليف، عدم نظارت كافي؛ عدم برنامهريزي منسجم؛ نگاه بخشنامهاي به فرايند ياددهي-يادگيري؛ نقش كمرنگ راهبران، معاونان و مديران در فرايند ياددهي-يادگيري؛ عدم مديريت اثربخش زمان؛ عدم پيگيري اثربخش در فرايند ياددهي-يادگيري را بهعنوان آسيبهاي آموزش مجازي مطرح كرد. با توجه به پژوهشهاي انجامشده و خلأ موجود در خصوص شناسايي چالشهاي تدريس مجازي، هدف اين پژوهش اين است كه ديدگاه معلمان دوره ابتدايي را درباره فرصتها و چالشهاي آموزش مجازي در دوران كرونا بررسي كند. سؤال اصلي اين است كه معلمان چه تجاربي در خصوص آموزش مجازي در دوران كرونا دارند؟