شماره ركورد كنفرانس :
5559
عنوان مقاله :
بررسي ميزان اثربخشي آموزش مجازي توسط شبكههاي اجتماعي ازنظر مديران، معلمان، والدين
پديدآورندگان :
آرمند محمد دانشيار پژوهشكده تحقيق و توسعه علوم انساني «سمت»، تهران، ايران , شيخي سعيد دانشجوي دكتري برنامهريزي درسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات، تهران، ايران , موسوي قهفرخي بهجت كارشناسي ارشد مديريت آموزشي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات، تهران، ايران
كليدواژه :
اثربخشي , شبكه هاي اجتماعي , مديران , معلمان
عنوان كنفرانس :
هويت ايراني برنامه درسي و آموزش در عصر پسا كرونا
چكيده فارسي :
در آستانه ورود به عصر اطلاعات، پارادايم جديدي به نام فناوري اطلاعات مطرحشده است كه تأثير اجتنابناپذيري بر تمامي حوزههاي دانش بشري داشته و نهادهاي مختلف اجتماعي بخصوص آموزشوپرورش را دستخوش تغييرات بزرگي نموده است. آموزش مجازي نيز پارادايمي جديد و محصول فناوري اطلاعات ميباشد كه توسط برخي سازمانها و دانشگاهها در قالب طرحهاي آموزشي متعدد مطرح و حتي اجراشده است (شيخي و همكاران، 1394). توسعه روزافزون نقش و تأثير فناوريهاي نوين، بهويژه استفاده از فضاي مجازي بهعنوان يكي از پديدههاي نوظهور در ابعاد گوناگون زندگي انسان از واقعيتهاي غيرقابلانكار جامعه امروز است. آموزشوپرورش نيز بهعنوان بزرگترين دستگاه متولي تعليم و تربيت رسمي و عمومي كشور و مؤسسات آموزش عالي از دايره اين تأثيرپذيري خارج نيست. اين فناوريها و بهطور خاص اينترنت و شبكه وب پيوسته در زندگي روزمره افراد نقش دارد. افراد به هنگام حضور در شبكه، كوله باري از دانش و تجربههاي فرهنگي و اجتماعي خود را به همراه ميآورند و درعينحال، تحت تأثير اطلاعات و تعاملهاي درون آن قرار ميگيرند (بختياري و شيخ بابايي، 1399). ميتوان گفت هنگامي صداي ﮐﻠﯿﮏ را ميشنويم به اين نكته بسيار مهم پي خواهيم برد كه اﯾﻦ ﺻﺪاي آﻣﻮزش مدرني در ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺖ و ﯾﮑﻢ اﺳﺖ (آستين، 2001). اصطلاح شبكههاي اجتماعي اولين بار چيايبارنز در سال 1954 طرح و ازآنپس بهسرعت به شيوهاي كليدي در تحقيقات و مطالعات بدل گشت. در تئوري شبكه اجتماعي سنتي، يك شبكه اجتماعي به اين صورت تعريف ميشود كه يك مجموعهاي از نهادهاي اجتماعي كه شامل مردم و سازمانها كه بهوسيله مجموعهاي از روابط معنيدار اجتماعي به هم متصلاند و با هم در به اشتراك گذاشتن ارزشها تعامل دارند (معمار، عدلي پور، خاكسار، 1391). در ﻃﻠﯿﻌﻪ دنياي فرا پيچيدهي ﻫﺰاره سوم، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺑﺎزار اقتصاد و اشتغال، ﺗﻨﻮع ﻧﯿﺎزﻫﺎي آﻣﻮزشي، ﮔﺴﺘﺮش اﻧﻔﺠﺎرﮔﻮﻧﻪ فنآوري ﻋﻠﻢ و ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺑﺎزآﻣﻮزي و ﯾﺎدﮔﯿﺮي دائم ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﻧﻔﺠﺎر اﻧﺘﻈﺎرات، محدودﯾﺖ منابع در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ رﺷﺪ روزاﻓﺰون جمعيت و ﺗﻘﺎﺿﺎي ﻓﺰاﯾﻨﺪه جهت ﺑﺮﺧﻮرداري از ﻓﺮﺻﺖهاي آموزشي ميباشد (ﺟﻌﻔﺮي و ﻗﻮرﭼﯿان، 1384). شبكههاي اجتماعي اينترنتي پايگاه يا مجموعه پايگاههايي هستند كه امكاني فراهم ميآورد تا كاربران بتوانند علاقهمنديهاي، افكار و فعاليتهاي خودشان را با ديگران به اشتراك (بويد و السون، 2007). همچنين يك سايت ساده مانند موتور جستجوگر با اضافه شدن امكاناتي مانند چت و ايميل و امكانات ديگر خاصيت اشتراكگذاري را به كاربران خود ارائه ميدهند (پمپك و همكاران، 2009). بااينكه ﺑﯿﺶ از دو ﻫﺰار ﺳﺎل ﻗﺒﻞ ﺗﺎﮐﻨﻮن زمينههاي ﯾﺎددﻫﯽ و ﯾﺎدﮔﯿﺮي داراي ﺗﻐﯿﯿﺮات بسيار ﮐﻤﯽ بوده، اما امروزه ﺑـﻪ ﮐﻤﮏ فناوري اﻃﻼﻋﺎت ﺗﺤﻮﻻت ﺳﺮﯾﻌﯽ داﺷﺘﻪ است (جري،2000). ﺗﻐﯿﯿﺮات ﮐﻪ در ﻣﺤﯿﻂ ﭘﯿﺮامون در ﺣﺎل شكلگيري نظام اﺳﺖ، آموزش ﻣﺠﺎزي بهمنظور ارائه ﺧﺪﻣﺎت و فناوريهاي ﺟﺪﯾﺪ در زمينه ﺗﺪرﯾﺲ و ﯾﺎدﮔﯿﺮي بهصورت ﯾﮏ نياز ﻣﻄﺮح ﺷﺪه است (آونگ، 2004). آﻣﻮزش ﻣﺠﺎزي مهمترين ﮐﺎرﺑﺮد فناوري اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺖ ﮐـﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻈﺎمهاي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺜﻞ ﯾﺎدﮔﯿﺮي راﯾﺎﻧﻪ ﻣﺤﻮر، ﯾﺎدﮔﯿﺮي ﺑﺮﺧﻂ، ﯾﺎدﮔﯿﺮي ﺷﺒﮑﻪ ﻣﺤﻮر و آﻣﻮزش تحت ﺷﺒﮑﻪ ارائه ميشود (ﻻدوﺳﺮ وﻫـﺎم،2001). از سوي ديگر باتل (2004) استدلال ميكند كه دنياهاي مجازي براي مردم آيينهاي را فراهم ميآورند كه هر چه فرد تصوير خود را در آن مأنوستر با خود واقعي يا ايدئالش بيابد، بيشتر با آن ارتباط برقرار ميكند. ليندلاف (2002) ارتباطات كامپيوتري را بسيار متفاوت از ساير ارتباطات ميداند (جلالي، 1382). شيري و صفي اقدم (1398) بيان ميكنند كه آموزش مجازي يكي از انواع آموزش از راه دور است. آموزش از راه دور ميتواند شامل سيستمهاي مبتني بر پست، راديو، تلويزيون و مكاتبه باشد. آموزش مجازي نيز يكي از انواع تكامليافته اين نوع آموزش است كه در آن از فناوريهاي اطلاعات و رايانه براي ايجاد تجربههاي يادگيري استفاده ميشود. همچنين محدوديتهايي توسعه آموزش از طريق آموزش مجازي توسط ابراهيمزاده (1386) شامل ابهام در مورد كيفيت محتواي؛ از طريق فناوري اطلاعات و معيارهاي سنجش در آموزش از طريق شبكه اشاره كرد. همچنين محققان ديگري مانند كري، ايساكسون (2000)، مككيم، جولي و كانتيلون (2007)؛ ذوالفقاري (2007)؛ پيسكوريچ (2003)؛ دشتكي حصاري (1387) رضايي (1388) و موانع توسعه آموزش مجازي بيشماري را ذكر كردهاند. مارش (2004) بيان ميكند كامپيوترها در خانه، مدرسه، اداره و دانشآموزاني كامياباند كه آن را بخشي از چشمانداز طبيعي (در زندگيشان) دريابند. اصطلاحات كلاس بدون ديوار، مدارس هوشمند، دانشگاه مجازي و ... اشاره به نوع جديد و شايد غيرمعمولي از آموزش مجازي دارد كه در مقابل آموزش سنتي و معمول امروزه در حال جايگيري در نظامهاي آموزشي كشورهاي مختلف است (مهرمحمدي، 1389، به نقل از بختياري و بابايي، 1399). از ديد والكر (2003) هر كس كه اميد به اثرگذاري در برنامه درسي دارد بايد از طريق مدرسان عمل كند. مدرسان و يادگيرندگان، آن برنامه درسي را محقق ميسازد كه تجربه ميكنند. شاه بيگي و نظري (1390) از ﻣﺰاﯾﺎي اﻗﺘﺼﺎدي، زﻣﺎﻧﯽ، آﻣﻮزﺷﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ آﻣﻮزش ﻣﺠﺎزي نيز سخن گفتهاند. اغلب مدارس امروزه در حال تلاش براي افزايش اثربخشي فناوريهاي نوظهور براي برگزاري، فعاليتهاي آموزشي خود هستند؛ بهطوركلي هدف از آموزش مجازي فراهم نمودن امكان دسترسي جستجو پذير در دورههاي درسي و ايجاد فضاي آموزشي يكنواخت براي اقشار مختلف در هر نقطه و بهينهسازي شيوههاي ارائه مطالب درسي بهمنظور يادگيري عميقتر است؛ در چنين فضاي آموزشي برخلاف روشهاي آموزشي سنتي (استاد محور) افراد بهاندازه توانايي خود از موضوعات بهرهمند، ميگردند در آموزش مجازي ميتوان از تركيب نمودن شيوههاي مختلف يادگيري از قبيل متن تصويري و غيره به حداكثر بازده در يادگيري دستيافت (باقرصاد، عليزاده و بنادكي، 1391). ارزشيابي اشاره دارد به فرآيندي كه طي آن مشخص ميكنيم چه اطلاعات توصيفي لازم داريم و آنها را چگونه به دست آوريم تا به درك بهتري از آن فعاليت برسيم و بتوانيم درباره ارزش و مطلوبيت اهداف، طرحها، شيوه اجرا و نتايج بهدستآمده از آن قضاوت كنيم و آن را به سمت پاسخگويي بهتر به نيازها هدايت نماييم (كيامنش، 1383: 8). همچنين سيف (1384) ارزشيابي را يك فرايند منظم براي جمعآوري، تحليل و تفسير اطلاعات است تا بتوان تعيين كرد كه هدفهاي موردنظر به چه ميزان تحققيافتهاند يا در حال تحقق يافتن هستند ميداند. فتحي واجارگاه (1386) در مروري بر تعاريف اثربخشي، ذكر ميكند كه اثربخشي از چند بعد تعريف شده است. يكي از موارد تعريف اثربخشي بهعنوان ميزان تحقق اهداف موردنظر است. در اين تعريف كه مهمترين طرفداران آن تايلر و اسپكتر هستند، دوره آموزشي اثربخش دورهاي است كه به اهداف تعريف شده دست پيدا كند. در تعريف دوم، اثربخشي بهعنوان نتايج واقعي برنامه قلمداد ميشود. حاميان اين ديدگاه، اسكريون و اپل، معتقدند براي سنجش اثربخشي بايد همه نتايج و بروندادهاي يك دوره را سنجيد و نهفقط نتايج مورد انتظار را. در تعريف سوم كه ديدگاه نيكولز است، اثربخشي بهعنوان رضايت گروههاي ذينفع از دورههاي آموزشي تعريف ميشود. در تعريفي چهارم نيز كه گروه مطالعاتي اشريج آن را مطرح كرده است، اثربخشي به معني رعايت استانداردهاي آموزشي تعريف شده است. همچنين ميتوان گفت كه براي ارزيابي هر شيوه آموزشي به نحوي لازم است عناصر اصلي تشكيلدهنده آن شيوه آموزشي شناسايي گردند. براي سنجش اثربخشي آموزش مجازي، از مدلها و الگوها پژوهشهاي مستقيم و غيرمستقيم مختلفي ميتوان استفاده كرد. در اين زمينه پژوهشهاي مستقيم و غيرمستقيمي توسط اتوِل (2006)، كريميان (1399)؛ خانيكي و خجير (1398) حكم آبادي و همكاران (1395)؛ اسماعيلي و همكاران (1395) فاتحي و سلحشور (1395)؛ فتحي واجارگاه و همكاران (1390) و عباسيان و جنت (1389)؛ عباسيان (1389)؛ عيدي و همكاران، 1387) و ابطحي (1368) اشاره كرد. با توجه به مطالب ارائهشده در اين پژوهش به بررسي ميزان مؤثر بودن آموزش مجازي توسط شبكههاي اجتماعي ازنظر مديران معلمان و والدين پرداختهايم.