چالش‌هاي پداگوژيكي معلمان مدارس ابتدايي در آموزش مجازي در دوره گسترش بحران كرونا: تجارب معلمان مناطق مرزي

پاندمي كرونا چالش اساسي در تمام بخش‌هاي اجتماع ايجاد كرده است. يكي از اين حوزه‌ها امر تعليم و تربيت و آموزش بود به دليل مسري بودن و شيوع بالا بيماري توسط كرونا ويروس اكثر مدارس با تغيير در شيوه‌هاي آموزش حضوري به نظام آموزش و يادگيري الكتريكي و آموزش آنلاين روي‌آورند (تقي زاده و همكاران،1399)، از طرفي همان‌طور كه مي‌دانيم، انسان‌ها در جوامع زندگي مي‌كنند و هر جامعه داراي فرهنگ خاصي مي‌باشد و ممكن است عناصر فرهنگي بي‌اختيار از يك سيستم به سيستم ديگر راه يابد. هر يك از جوامع بشري سيستم اجتماعي و فرهنگي خاص خود را دارد كه به‌طوركلي، اين سيستم نمودي خاص و بي‌همتا از فرهنگ آن جامعه است (مطيعي لنگرودي،1394). تعليم و تربيت مهم‌ترين ابزار براي رسيدن به توسعه متوازن و پايدار و پيشرفت‌هاي علمي و فن‌آوري است. دگرگوني‌هاي سريع جامعۀ معاصر، نياز آموزش به‌روز و كسب آمادگي براي پذيرش اين تغييرات در ابعاد گوناگون زندگي را ضروري مي‌سازد و مناطق مرزي داراي خرده‌فرهنگ جايگاه ويژه‌اي دارند (پردنجاني و همكاران،1399). ويروس كرونا آموزگاران را براي تدريس در خانه تقويت كرد به گفته جكوبز (2013) يادگيري آنلاين به اندازه يادگيري سنتي كلاس مؤثر است. اينكه يك دانش‌آموز چگونه يا چقدر خوب ياد مي‌گيرد با كيفيت آموزش آنلاين مشخص مي‌شود؛ اما اين پيامدها با توجه به شرايط برخورداري از امكانات در مناطق مختلف متفاوت است. در راستاي چالش‌هاي كرونا تحقيقات مختلفي صورت گرفته پژوهش‌هاي مختلفي ازجمله تحقيق -قلمكاريان و چهرازي (1399)، طالب‌زاده، (1399)، حسيني و ديوسالار، (1399)، دارايي و همكاران، (1399)، اين (2018) و (يوليا ،2020) در مورد مزايا و معايب آموزش مجازي در مدارس، انجام گرفته است اما خلأ پيامدهاي كرونا در مورد آموزش در مناطق خرده‌فرهنگ مرزي حومه كلات به علت عدم پرداخته شدن يا كمتر پرداخته شدن كاملاً احساس مي‌شود به همين دليل پژوهشگر بر آن است كه بررسي چالش‌هاي پداگوژيكي معلمان مدارس ابتدايي در آموزش مجازي در دوره گسترش بحران كرونا بپردازد.