بررسي نظرات كولين ترنر، هاينس هالم، و ژوزف الياش پيرامون مشروعيت تشكيل حكومت در دوران غيبت

موضوع جايگاه علما در دوران غيبت و تشكيل حكومت ديني از جمله موضوعاتي است كه به دليل دارا بودن شاخصه هاي كليدي و تاثير گذار همواره مورد توجه محققان مسلمان و غير مسلمان بوده است. مشاهده تغيير و تطورات در حيطه وظايف علماي شيعي و ورود ايشان به عرصه هاي سياسي اجتماعي و طرح مسائلي همچون نظريه ولايت فقيه و اداره حكومت توسط فقهاي شيعي، و خصوصا مشاهده نمونه حكومتي جمهوري اسلامي ايران، مستشرقان را بر آن داشت تا به شكل ويژه اي به بررسي و نقد اين موضوع بپردازند. مستشرقاني همچون كولين ترنر،هاينس هالم و ژوزف الياش در بررسي موضوع مورد نظر، ضمن تمركز بر منابع روايي شيعي، و همچنين بيان گزاره هاي تاريخي از قرون اوليه تا دوران معاصر، سعي در مخدوش ساختن مباني مشروعيت تشكيل حكومت در دوران غيبت داشته اند. در مقاله پيش رو در مرحله نخست به بيان ادله و ديدگاه اين مستشرقان، و در ادامه به بيان اشكالات و نقدهاي وارده بر آن ها پرداخته شده است.