تاثير هوش هيجاني بر افزايش انطباق و مديريت فناوري هاي آموزشي و اضطراب حين يادگيري دانش آموزان

تحولات ايجاد شده در ابعاد جهاني در پي انقلاب ارتباطات و شتاب فزاينده اطلاعات، سبب گرديده كه ديگر نتوان نظام هاي فرهنگي و اجتماعي را بدون فناوري و كارويژه هاي آن درنظر گرفت. در اين ميان، نظام آموزشي خصوصا در سطوح پايين و برنامه ريزي درسي مرتبط با آن، نقش مهمي در اشاعه فناوري هم در شكل كالبدي فناوري و هم محتواي آن دارد. اما در عين حال توجه به اين نكته حائز اهميت است كه اگر چه به دليل ساختار تاريخي برنامه ريزي متمركز در ايران و عدم فرهنگ سازي بهينه، امكان تغيير پارادايم هاي آموزشي با نسخه برداري از شيوه هاي آموزش كشورهاي توسعه يافته وجود ندارد؛ اما در عين حال استفاده از ظرفيت هاي فناوري در بستر واقعيت هاي نظام آموزشي ايران، ايجاد و بهره برداري از راهبردهاي يادگيري تركيبي كه آموزش حضوري و مجازي را در تعامل با هم به پيش مي برد؛ امكان پذير بوده و مي تواند در خدمت يادگيري قرارگيرد. از سوي ديگر و به باور بسياري از نظريه پردازان و كنش گران حوزه آموزش و رسانه، استفاده از ابزار فناورانه با چالش هايي همراه است كه مهمترين آنها اضطراب كاربران در حين استفاده از فناوري است. اين مساله براي دانش آموزان در سنين پايين با مخاطرات بيشتري نيز همراه است. ماهيت روانشناسانه فناوري و يادگيري سبب شده است تا نظر محققان در سالهاي اخير بر نقش هوش هيجاني به مثابه ابزاري براي كنترل اضطراب در فرايند يادگيري جلب شود. هوش هيجاني به عنوان واسطه اي در فرايند استفاده از فناوري هاي ديجيتال پشتيبان يادگيري مي توانند از طريق تنظيم هيجانات و الگوهاي پذيرش، سازوكاري براي سازگاري، انطباق و مديريت در زمينه نوآوري هاي فناورانه ايجاد كرده و چالش هاي محيطي و ساختاري را به حداقل برساند. نوع تحقيق حاضر مروري، به لحاظ ماهيت كاربردي وگردآوري داده ها به صورت كتابخانه اي از طريق تحليل و ارزيابي يافته هاي 10 تحقيق داخلي و خارجي انجام شده است. يافته هاي تحقيق نشان داد كه در بين ابعاد فناوري، فرايند يافتن و شيوه به اشتراك گذاري داده ها، مهمترين چالش آموزشي بوده و نهادينه كردن هوش هيجاني براي كاهش اضطراب حين يادگيري، بيش از هر عامل ديگري، با چالش انطباق دانش آموزان با نوآوري هاي فناورانه و مديريت آنها همراه بوده است. هم چنين كاربردي سازي اطلاعات، مهارت هاي فناورانه را تقويت كرده، استراتژي هاي يادگيري را تقويت نموده و در نهايت به بهبود ديگر مهارت ها نيز منجر مي شود