شماره ركورد كنفرانس :
5563
عنوان مقاله :
رويكردي در جهت شناخت اصول و زير ساخت هاي زيبا شناسي بر اساس آموزه هاي مسيحي، در سبك (معماري) گوتيك
پديدآورندگان :
جعفري راد سحر دانشجويي كارشناسي ارشد مرمت اشيا فرهنگي و تاريخي ،دانشگاه آزاد واحد تهران مركز نيايش ،ايران , جعفري راد ناهيد دانشجوي دكتري مدرسه اسلامي قم
تعداد صفحه :
27
كليدواژه :
قرون وسطي , زيباشناسي , هنر , هنرهاي تجسمي , معماري , گوتيك , مسيحيت
سال انتشار :
1400
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي توسعه و علوم انساني با تاكيد بر علوم رفتاري و علوم اجتماعي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
ظهور و بروز آيين مسيحيت ، تنها در مسائل كلامي و فلسفي نبود، بلكه هنر نيز به عنوان يكي از عرصه هايي بود كه مسيحيت مي توانست آموزه هاي خودرا در اين بستر عرضه نمايد.اين مسئله در بدو امر، مسيحيت قرون وسطي با استفاده از شمايل ،نمادها و نشانه ها و در ادامه با ظهور با سيليك ها و ساختمانهاي عظيمي همچون كليساي جامع گوتيك، تحقق يافت. نقاشي ، پيكرتراشي و معماري سه ركن بنيادي اين ظهورات بودند كه در خدمت ساخت كليساهاي جامع قرار گرفتند. كليساهاي دوره گوتيك نمونه اعلا و بارز تجلي و ظهور آثارهنري در بخش انتهايي قرون وسطي هستند كه كانوني براي تجميع همه هنرهاي تجسمي به طور مستقيم و ادبيات و موسيقي به طور غيرمستقيم، بودند. از نمونه‌هاي بارز اين كليسا مي‌توان به كليساي شارتر در فرانسه اشاره كرد كه جلوه‌اي از تبلور انديشه هاي افلاطوني بود. اين بناها امتزاجي از معنويت و زيبايي شناسي مسيحي، به عنوان امري مثالي و استعلايي و توجه انسان به پديده هاي طبيعي به عنوان رويكردي تجربي بودند. آنچه بيش از همه در ساخت اين بناهاي مهم به نظر مي‌رسيد، اتكاي معماران و هنرمندان به ايده هاي زيبايي شناسانه ي متفكرين و متكلمين مسيحي بود كه در طي اين اعصار موجبات تسري و روح الهيات و تجلي مسيح (ع)، لوگوس يا همان كلمه الهي را در كالبد سر به فلك كشيده اين معابد سبب شدن معابدي كه ميل به پرواز در سمت آسمان داشتند و همه چيز بدان جهت كه روح آسماني دارد، بايد به سوي آسمان عروج مي كرد. راهب بزرگي همچون سوگر معتقد بود كه كليسا خانه خداست و مي بايست نهايت سعي و كوشش را در ساخت و تزئين آن به كار برد، زيرا بايد خانه خدا،زيباترين بنا بر روي زمين باشد. روحانيت و معنويت مسيحي ،همان عنصري بود كه هيچگاه تا آخرين لحظه در همنشيني گوتيك با اومانيسم، ميدان را تماماً به نفع جلوه هاي طبيعت گرايانه اين هنر،ترك نكرد .معرفت‌شناسي دوگانه دوران گوتيك كه در تمام اين دوران ،ميل وافري به آموزه‌هاي روحاني مسيحيت داشت ، نهايتاً در اواخر اين عصر،زير پوشش جلوه هاي طبيعت گرايانه ،آذين گري و تجملي اين سبك،در محاق و ستر مهجوريت قرار گرفت.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت