شماره ركورد كنفرانس :
5563
عنوان مقاله :
بازتاب كهنالگوي روانشناسي در يكي از داستانهاي هوشنگ گلشيري
پديدآورندگان :
زرعي ناهيده دانشآموختۀ دكتري زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه گيلان
كليدواژه :
كهنالگو , روانشناسي , نقد ادبي , گلشيري
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي توسعه و علوم انساني با تاكيد بر علوم رفتاري و علوم اجتماعي
چكيده فارسي :
كهن الگو يا آركي تايپ، افكار غريزي و مادر زادي و تمايل به رفتارهايي است كه انسانها طبق الگوهاي از پيش تعيين شده، انجام ميدهند يا به تعبيري تصاويري هستند كه به ناخودآگاه بشر راه يافتهاند. اين افكار و تمايلات در مذاهب، اسطورهها و نوشتههاي ادبي خودنمايي ميكنند. با بررسي مفاهيم روانشناسي در آثار ادبي، اين مفاهيم به گونهاي عينيتر، براي خواننده آشكار ميشود. در اين پژوهش بازتاب كهنالگوهاي روانشناسي در داستان « دخمهاي براي سمور آبي » اثر هوشنگ گلشيري، بر مبناي كهنالگوهايي كه يونگ بعد از فرويد وارد حوزۀ روانشناسي كرد؛ با روش توصيفي – تحليلي مورد بررسي قرار ميگيرد. كهنالگوهايي كه يونگ به آنها پرداخته در چهار دستۀ : شخصيتها (زن كهنالگويي، پير خردمند، قهرمان)؛ موقعيت (سفر، جستجو، عشق ناتمام، حركت از ندانستني به دانايي و از معصوميت به تجربه)؛ نمادهاي كهنالگويي (آب، آتش، صحرا، رنگها و اعداد)؛ كهنالگوهاي فرديتيابي( خويشتن ،سايه، پرسونا، آنيما و آنيموس) ميگنجد. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد، داستان سمور آبي حاوي كهنالگوست؛ و در كل بر پايۀ نظريات يونگ، قابل تحليل است همچنين كهن الگوهاي مهم اين داستان ، خود، آنيما، آنيموس،پرسونا، سايه و ... ميباشد كه از ميان اينها كهن الگوي خويشتن، پرسونا و سايه مورد توجه نويسندۀ داستان بوده است.