مطالعه نقش ميانجي سبك مديريت مشاركتي و وفاداري سازماني بر رابطه شفافيت سازماني و اثربخشي از ديدگاه كاركنان پتروشيمي كارون

هدف از اين مطالعه، مطالعه نقش ميانجي سبك مديريت مشاركتي و وفاداري سازماني بر رابطه شفافيت سازماني و اثربخشي از ديدگاه كاركنان پتروشيمي كارون بود. اين تحقيق بر حسب هدف، كاربردي و از نظر ماهيت و روش، توصيفي- همبستگي بوده و به صورت پيمايشي اجرا گرديده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه كاركنان پتروشيمي كارون به تعداد 80 نفر و با توجه به محدود بودن جامعه آماري، از روش سرشماري استفاده و تمام اعضاي جامعه مورد آزمون قرار گرفته است. در اين پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد اثربخشي (ملكي نيا و همكاران، 1388)، سبك مديريت مشاركتي (فيضي، 1385)، شفافيت سازماني (النشمي، 2012) و وفاداري سازماني (كومهار و شكهار، 2012) استفاده شد. روايي محتوايي هر چهار پرسشنامه توسط صاحبنظران تأييد گرديد و پايايي آن پس از اجراي آزمايشي بين 30 نفر از كاركنان به وسيله محاسبه آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه ها به ترتيب 874/0، 925/0، 806/0 و 824/0 تعيين گرديد. براي تحليل فرضيه هاي پژوهش از نرم افزارهاي SPSS و AMOS و آزمون هاي استنباطي همبستگي پيرسون، تي گروه هاي مستقل و معادلات ساختاري استفاده شده است. نتايج آزمون همبستگي پيرسون در سطح معناداري 99 درصد نشان داده كه بين شفافيت سازماني، وفاداري سازماني، سبك مديريت مشاركتي و اثربخشي رابطه معناداري دارند. در نهايت، نتايج آزمون تحليل مسير نشان داد كه از ديدگاه كاركنان پتروشيمي كارون بين شفافيت سازماني و اثربخشي با نقش واسطه اي وفاداري سازماني و سبك مديريت مشاركتي رابطه وجود دارد.