زن در نگاه غرب

در میان تمامی مخلوقات ، انسان داراي مقام ویژه اي است به گونه اي كه پس از خلق او خداوند به خود تبریك گفتند و چنین خلقتی را ستوده است . بنابراین زن نیز به مقتضاي آفرینش خود از جایگاه ممتاز و ویژه اي برخوردار است كه مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد و هر دو براي رسیدن به كمال خویش خلق شده اند و هر دو در كمال یكدیگر نقش مؤثري ایفا می كنند و در واقع مكمل یكدیگرند . در تمدن هاي گذشته ارزش و منزلت زن در ردیف حیوانات اهلی قرار داشت به طوري كه فقط وسیله اي براي اطفاي شهوات از او استفاده می شده است و او شریك زندگی مرد محسوب نمی شد و او را داراي ارزش انسانی و حقوق انسانی قلمداد نمی كردند و در ادیان الهی و غیر الهی او را مظهر و زاییده ي شیطان می دانستند و ... . در دوران باستان ( جاهلیت ) داشتن دختر را ننگ و عار می دانستند به همین جهت او را زنده به گور می كردند كه این پست ترین دیدگاه در گستره ي تاریخ ، درباره ي زن در عصر جاهلیت بود . اما در دوران كنونی به بهانه ي دفاع از زن و دفاع از حقوق زن جنبش فمینیسم را در غرب مطرح كردند كه این جنبش نه تنها هیچ گونه حقوق و ارزشی را براي زن در بر نداشت بلكه او را به موجودي تبدیل كرد كه فقط براي برطرف كردن غرائز و نیازهاي جنسی مردان مورد بهره برداري قرار می گرفت كه پیامدهاي این جنبش تضعیف نهاد خانواده – تقابل زن و مرد – تشابه حقوق زن و مرد – ترویج الگوهاي غیر اخلاقی در روابط جنسی و ... می باشد . این بلایی است كه با كارهاي غلط ، با حركت افراطی و تفریطی درباره ي زن انجام گرفت ، بر سر جامعه ي بشري آمد ، و بیشتر از همه بر سر زن غربی آمد .