چكيده فارسي :
امروزه سازمان ها به اولویت و اهمیت نقش نیروی انسانی در تبدیل درونداد به برونداد, توجه و تاكید بسیار دارند و به این مهم رسیده اند كه در میان كلیه داده های ورودی به سازمان, اعم از منابع مالی, مواد اولیه, اطلاعات و تكنولوژی, این نیروی انسانی است كه به عنوان ارزشمندترین منبع از منابع سازمان, ایفاگر نقش عمده و تاثیرگذاری در تبدیل داده ها به ستانده ها است; بنابراین شایسته است كه انسان ها مورد توجه بیشتر مدیران سطوح بالای سازمانی قرار گیرند. بر این اساس آنچه كه در این مقاله مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته است; سنجش همراستایی استراتژی های سیستم مدیریت منابع انسانی با استراتژی های رقابتی كسب و كار می باشد. روش پژوهش پیش رو از نوع پیمایشی-توصیفی و از نظر هدف, كاربردی است.جامعه آماری پژوهش, شركت های فعال در حوزه صنعت الكترونیك هستند. داده های بدست آمده از پرسشنامه پژوهش با استفاده از آزمون كای دو تحلیل شده است. با توجه به نتایج بدست آمده و مقایسه آن با ادبیات موضوع و مدل مفهومی موجود می توان به عدم همراستایی و همسویی استراتژیك بین استراتژی های رقابتی (تجاری) كسب و كار شركت و استراتژی های سیستم مدیریت منابع انسانی پی برد.