مسئوليت اجتماعي لازمه رشد و تعالي سازمان در هزاره جديد

سازمان ها و بنگاه های اقتصادی در درون یك ساختار و نظام اجتماعی به مثابه یك خرده نظام اجتماعی عمل می كنند و در یك دور نمای گسترده، نوعی وابستگی متقابل به یكدیگر را به نمایش می گذارند. بی تردید جامعه به طور كلی از سازمان ها انتظار دارد كه با مسئولیت اجتماعی واقعی عمل كنند. در واقع تقاضاهای جامعه و فضای اقتصادی به گونه ای است كه از سازمان ها انتظار می رود مسئولیت اجتماعی را به معنای گسترده ای در ارزش ها و فعالیت های روزانه شان منظور دارند. اگر بدانیم كه مدیریت در برابر چه كسانی مسئولیت دارد، مسائل اصلی در مسئولیت اجتماعی بهتر درك می شود. مسئولیت اجتماعی شركت ها بر مسئولیت و پاسخ گویی به عنوان پایه و اساس رفتار یك سازمان در اجتماع تأكید دارد و ناظر بر چگونگی كسب و كار مسئولانه همراه با تولید ثروت است. این نیازهای اجتماعی است. از طرفی، هر سازمانی صرف نظر از نوع فعالیت، اندازه، ساختار و یا میزان كامیابی در تأمین اهداف سازمانی خود، نیاز به مدلی دارد كه براساس آن میزان موفقیت خود را در نیل به آرمان ها و راهبردهای كسب و كار خویش مورد سنجش و اندازه گیری قرار بدهد. مدل تعالی سازمانی ابزاری جهت كمك به سازمان ها برای سنجش میزان قرار داشتن در مسیر تعالی سازمانی و رشد متوازن هستند. این مدل ها به سازمان كمك می كنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود تفاوت ها را شناسایی و سپس براساس این تفاوت ها و بررسی علل وقوع آنها راه حل های بهینه سازی وضع موجود را تعیین و آنها را اجرا نمایند. مقاله حاضر تلاش دارد در راستای تبیین جایگاه مسئولیت اجتماعی در تعالی و بهره وری سازمان ها در این خصوص از روی تحقیقات انجام گرفته در سال های اخیر بپردازد. در نتیجه این معضل اساسی، نه تنها بر بهره وری منابه انسانی تاثیرگذار است بلكه الگوی فكری سازمان را دگرگون و تاثیرات منفی در جو حاكم سازمانی خواهد گذاشت و هر سازمانی باید بتواند جو مناسبی را برای مسئولیت اجتماعی كاركنان خویش فراهم آورد تا بهره وری ایشان به سطوح بالاتری هدایت نماید و به تعالی سازمانی دست یابد.