استفاده از الگوريتم جستجوي تابو براي بهينه سازي و تكميل نواقص داده هاي سنجش پوشش برفي در مناطق كوهستاني

پوشش خوب اطلاعات با وضوح در حد متوسط سنجنده MODIS قابلیت قدرتمندی برای تجزیه و تحلیل مكانی سری های زمانی سطح پوشش برف و تغییرات خط برف در مناطق كوهستانی فراهم می آورد. با این حال در عمل دسترسی به سری زمانی تغییرات خط برف امری چالشی است زیرا به دلایل مختلفی مانند وجود پوشش ابر، مشكلات فنی، و غیره یا تصاویر موجود نمی باشد و یا در صورت موجودیت به دلیل محدودیتهای مذكور قابل استفاده نیست. این مطالعه ارائه راه حلی منطقه ای برای پر كردن داده های از دست رفته برای هدف ارزیابی سریهای زمانی پوشش برف است كه در مواردی چون مدلسازی ذوب برف در مناطق كوهستانی كاربرد دارد. در اینجا روشی برای بهینه كرد روابط غیر خطی همبستگی بین دما و تراز برف بدست آمده بر مبنای الگوریتم جستجوی ممنوعه ارائه شده، كه تابع هدف و محدودیتهای مختلفی برای آن می توان تعریف نمود. با آنكه این روش نوعی بهینه سازی محلی می باشد، اما از مزایای این روش آنست كه در دام مقادیر بهینه محلی پارامترها نمی افتد. ارزیابی مدلهای جعبه سیاه برازش شده بر اساس روش شاخص نرمال شده برف در طی دهه 2000 تا 2010 و دما نشان داد كه روش لجستیك بالاترین كارائی را از بین مدلهای پنج گانه مورد استفاده دارد. همچنین . بررسی تغییرات ماهانه سطج پوشیده از برف ماهواره MODIS نشان می دهد پوشش برفی در ماههای دسامبر، مارس و مه به ترتیب بیشترین سطح را دارد، در حالیكه در ماههای سپتامبر و اكتبر در اكثر سال ها دارای پوشش برف ناچیز و یا نزدیك به صفر می باشد. تحلیل سری تصاویر یازده ساله ماهواره ای فوق الذكر به روش آزمون ناپارامتری من-كندال در ماههای دارای سطح برفی مشخص كرد كه خط برف و پوشش برفی نوسانات زیادی دارد و فاقد روند معنی دارست. همبستگی بالای بین بارندگی و ارتفاع و همچنین وابستگی بین خط برف و ارتفاع نشان از اهمیت توپوگرافی در مكانیزم هیدرولوژیكی حوضه مورد مطالعه دارد. دبی خروجی حوضه كاج نیز تحت تاثیر فرایند ذخیره ای برف است. در زمان حضور پوشش برفی با گرم شدن هوا یا با عملكرد همزمان برف و باران دبی های سیلابی شدیدی تولید می شود كه این نوع سیلابهای بهاره بویژه در ماههای مارس و آپریل )فروردین و اردیبهشت( رخ می دهند.