تاملي جامعه شناختي بر تاثير نهادهاي اجتماعي بر مديريت الگوي مصرف در ايران

مدیریت الگوي مصرف منجربه توسعه پایدار جامعه اسلامی خواهد شد. چنین الگویی(فرهنگ سازي مستمر، نهادینه سازي ارزشی و آموزش هاي هنجاري دینی و ملی و...)را براي تمام شهروندان وگروه هاي اجتماعی مطالبه می كند.جامعه پذیري این الگو با تأسی از آموزه هاي دینی، آموزش مداوم نهادهاي حاكمیتی و دولتی، برنامه ریزي هاي كلان و خرد با اهداف (كوتاه- میان و بلند)مدت، تنقیح قوانین، دستور العمل هاي فرهنگی و نظارت مستمر و.... ممكن خواهد بود. آموزش مداوم تحول سبك زندگی مصرفی جامعه ایرانی بالاخص در بین گروه هاي اجتماعی زنان و جوانان بسیار اثرگذارست. نهادهاي اجتماعی( دین،خانواده،رسانه، آموزش و...) نقش بارزي در تغییر مدیریت الگوي مصرف ازطرق مختلف به همراه خواهند داشت، این نهادها با برخوردار بودن یك استراتژي مداوم بدون تداخل كاري باید الگوي سبك زندگی مصرفی را از یك فرایند ایده ذهنی اسلامی به فرایند كاربردي و بالفعل آگاه مدارانه تبدیل نمایند؛ همچنین دولت هاي جامعه اسلامی باید در تمام عرصه هاي فرهنگی و اجتماعی تلاش نمایند تا مدیریت بهینه مصرف شهروندان جامعه را به سمت توسعه پایدار نهادینه كنند؛ و راهبردها و راهكارهایی را متناسب با ذات فرهنگی و اجتماعی شهروندان اجرا نمایند.