شماره ركورد كنفرانس :
1098
عنوان مقاله :
نسبت به برداشت نقاط تعليمي اقدام گرديد . سپس با استفاده از روش رايج حداكثر احتمال نسبت به طبقه بندي تصوير ايران
پديدآورندگان :
رحماني فضلي عبدالرضا نويسنده استاديار جغرافيا و برنامهريزي روستايي، دانشگاه شهيد بهشتي , اصغري لفمجاني صادق نويسنده استاديار جغرافيا و برنامه ريزي روستايي، دانشگاه زابل
كليدواژه :
محدوديت آب , هيرمند , ناپايداري
عنوان كنفرانس :
چهارمين كنگره بين المللي جغرافيدانان جهان اسلام
چكيده فارسي :
رود هیرمند از ارتفاعات واقع در بخش هاي نیمه مركزي و جنوبی افغانستان سرچشمه می گیرد و با نزولات جوي
حدود 130 هزار كیلومتر مربع تغذیه می گردد . با عنایت به اینكه متوسط بارندگی سالانه سیستان، بسیار ناچیز و بر پای ه
مطالعات زمین شناسی متعدد نیز، این ناحیه داراي محدودیت هاي شدیدي در تشكیل سفره هاي آب زیر زمینی می باشد،
جریان آب هیرمند به عنوان تنها منبع تأمین آب سیستان و در حقیقت شاهرگ حیاتی این ناحیه محسوب می گردد . بر
این اساس، پایداري یا ناپایداري روستاهاي سیستان نه تنها به عوامل و نیروهاي درونی آن بستگی دارد، بلكه تابعی از
عوامل و نیروهاي بیرونی نیز می باشد كه نقش عوامل طبیعی یا فعالیت هاي انسانی مؤثر بر میزان جریان آب ورودي
هیرمند، بارزتر از هر عامل دیگري است. در این مقاله سعی شده است تا به سؤالات اساسی زیر پاسخ داده شود : 1-آیا در
دهه هاي اخیر، میزان سالانه آب ورودي هیرمند به سیستان با مقادیر بارش سالانه در بخش هاي علیاي حوضه آبخیز
هیرمند( در افغانستان ) هماهنگی داشته است؟ 2- فقدان همكاري دولت افغانستان در تأمین آب مورد نیاز سیستان، چه
اثراتی بر فعالیت هاي معیشتی ساكنان روستاهاي آن خواهد داشت؟ این مقاله ضمن ارائه نتایج تحلیل هاي آماري بر روابط
بین مقادیر بارش سالانه ( مربوط به ایستگاه بارانسنجی واقع در بخش علیاي حوضه آبخیز هیرمند در افغانستان ) و مقادیر
سالانه آب ورودي هیرمند به ایران (مربوط به ایستگا ه آبسنجی واقع در مرز ایران و افغانستان )، نتایج مطالعات تطبیقی
اثرات كاهش آب هیرمند بر فعالیت هاي معیشتی روستاهاي سیستان را نیز تبیین خواهد نمود . این تحقیق، به روش
اسنادي و پیمایش و با استفاده از تكنیك مصاحبه ، از پاییز 1386 تا تابستان 1387 در 101 روستا از 808 روستاي
سیستان اجرا گردید كه در طی آن از 260 تن از اعضاي شوراي اسلامی روستاها یا خبرگان محلی پرسشگري به عمل آمده
است. نتایج تحلیل هاي آماري بر روابط بین مقادیر بارش و آب ورودي هیرمند، بیانگر حاكمیت روند كاهشی جریان آب
هیرمند در دوره هایی است كه در طی هم ان سال ها، مقادیر بارش سالانه در بخش هاي علیاي هیرمند در افغانستان داراي
روندي افزایشی بوده است . بنابراین حاكمیت روند كاهشی جریان آب هیرمند در بخش عمده محدوده زمانی مورد مطالعه،
گواه روشنی است كه نشان می دهد، این كاهش به دلایل طبیعی و بر اثر كاهش نزولات جوي نبوده، بلكه با اقدامات انجام شده در جهت انحراف جریان آب هیرمند به مسیرهاي دیگر یا افزایش مهار و بهره برداري بیشتر آب در بخش هاي علیاي
حوضه آبخیز هیرمند در خاك افغانستان ارتباط دارد . بر این اساس، دولت افغانستان بدون توجه به پیامدهاي اقدامات
خویش در سیستان ایران در جهت كاهش تدریجی جریان آب وردي هیرمند گام بر می دارد. از طرف دیگر، نتایج بررسی
هاي میدانی پژوهش در 101 روستاي مورد مطالعه حاكی از آن است كه با كاهش یا توقف جریان آب هیرمند در سال هاي
كم آبی یا خشكسالی، ضمن استمرار بخشی از فعالیت هاي زراعی، دامداري و باغداري در تعداد محدودي از روستاهاي واقع در سیستان ( به دلیل وجود شرایط مطلوب دسترسی به آب زیر سطحی )، در سایر روستاهاي این ناحیه، فعالیت هاي
دامداري به شكل بسیار شدیدي كاهش یافته و فعالیت هاي زراعی و باغداري نیز به میزان 100 درصد از بین می رود .
همچنین ف عالیت هاي صید و شكار نیز با خشك شدن تالاب ها در تمامی روستاهاي وابسته به آنها متوقف می گردد. به هر
حال، با توجه به یافته هاي توصیفی و تحلیلی پژوهش مشخص می شود كه كاهش آب ورودي هیرمند، داراي اثرات منفی
بر طیف گسترده اي از شاخص هاي پایداري ب وده و برایند این تأثیرات منفی، افزایش بسیار شدید ناپایداري روستاهاي
سیستان را در پی خواهد داشت.
شماره مدرك كنفرانس :
3146543