تغيير اقليم و تعيين روند تغيير دما در استان آذر بايجان شرقي به روش من- كندال (مطالعه موردي: تبريز ، مراغه ، اهر ، مرند ، ميانه)

با توجه به متعدد بودن عوامل كنترل كننده سامانه اقلیمی اثبات وجود روند معنی داری در یك سری زمانی دمابه تنهایی نمی تواند دلیلی قاطع بر وقوع تغییر اقلیم در یك منطقه باشد. تغییر اقلیم یكی از معضلات كنونی جامعه بشری است و تهدیدی برای سیاره زمین به شمار می آید بویژه در سالهای اخیر كه در گرم شدن كره زمین نقش انسان و فعالیت هایش بیش از هر چیز دیگری مورد توجه قرار گرفته است. هدف در این تحقیق مطالعه انحراف احتمالی برخی عناصر اقلیمی از جمله دما در استان آذربایجان شرقی از حالت نرمال می باشد. برای بررسی روند تغییر و دگرگونی دما از آزمون من- كندال در دوره آماری 05 سالهایستگاه سینوپتیك تبریز1965تاسال 2014 دوره اماری 25ساله ایستگاه سینوپتیك میانه 1990تاسال 2014 دوره اماری 25ساله ایستگاه سینوپتیك اهر 1990 تا سال 2014 دوره اماری 30ساله ایستگاه سینوپتیك مرند 1985تاسال 2014 دوره اماری اماری 30 ساله ایستگاه سینوپتیك مراغه1985تاسال 2014 و شاخص های حداقل وحداكثر مطلق دما، استفاده گردید. با استفاده از روش من- كندال تغییرات داده ها شناسایی، نوع و زمان آن مشخص گردید. نتایج به دست آمده از تحلیل ها نشان می دهد كه بر اساس بررسی نمودارهای گرافیكی تغییرات مولفه هایUʹ و U در حداقل مطلق دما تغییرات ناگهانی و معنی داری مشاهده نشد و روند طبیعی را دنبال می كند. در حالیكه حداكثر مطلق دما و با حاكمیت روند مثبت روند كاهشی می باشد