ابن سينا و عدم قبول قاعدهي بسيط الحقيقه كل الاشياء

در بین فلاسفه بخصوص حكماي اسلامی بساطت واجب الوجود یك اصل مهم است كه هر كدام براي اثبات آن دلایلی را بر می- « بسیط الحقیقه كل الاشیاء » بیان نمودهاند اما در این میان ملاصدرا مهمترین گام حكمت متعالیه را با ابداع اصل داردكه گشایش راه حكمت بسوي وحدت حقیقی و شخصی وجود است. این اصل در ارائهي بعضی از نظریات او تأثیر بسزایی داشته اما ابن سینا در هیچ یك از آثار خود این مطلب را بیان نكرده و فقط به اثبات بساطت واجب الوجود پرداخته است. سئوال اینجاست كه آیا ابن سینا نیز همچون ملاصدرا این اصل را قبول دارد؟ لذا دراین نوشتار با مراجعه به نظر ابن سینا و دیدگاه او در مورد تمایز متافیزیكی وجود و ماهیت از پاسخ این سئوال پرده برداشته و درخواهیم یافت كه ابن سینا با قبول این تمایز نمیتواند به اصل بسیط الحقیقه كل الاشیاء اعتقادي داشته باشد