بررسي نقش فرهنگ بر نظام تعليم و تربيت

هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش فرهنگ بر نظام تعلیم و تربیت می باشد. در این روش از مطالعه موردی و سایت های معتبرر درجهت شناخت نقشی كه فرهنگ بر نظام تعلیم و تربیت دارد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد كه فرهنگ تاثیربسزایی در نظام تعلیم و تربیت دارد. هر یك از انواع فرهنگ ها نیز می تواند رویكرد نظام تعلیم و تربیت را تغییر دهد. ارزش هایفرهنگی یك جامعه به عقیده هافستد به چهار رویكرد مردخویی-زن خویی، ابهام گریزی، فردگرایی- جمع گرایی، فاصله قدرتتقسیم می شوند. در فرهنگ هایی كه ارزش های فرهنگی مردانه می باشند معلمان با استعداد ستایش می شوند. بهترین دانشآموزان،هنجار كلاس هستند. در فرهنگ های زنانه معلمان دوستانه، بیشتر مورد علاقه هستند.دانش آموزان متوسط، هنجار كلاسمی باشند. در فرهنگ هایی كه ابهام گریزی پایینی دارند هدف دانش آموزان از بحث، یك بحث خوب است در صورتی كه درفرهنگ های با ابهام گریزی بالا، هدف دانش آموزان از بحث كلاسی، رسیدن به جواب درست است .در فرهنگ های فردگرا هدفتعلیم و تربیت، یادگیری چگونگی یادگیری است. در فرهنگ های جمع گرا هدف تعلیم و تربیت، چگونگی انجام كاری است . درفرهنگ های با فاصله قدرت بالا دانش آموزان به معلمان خود وابسته اند و فرایند یادگیری، معلم محور است. در فرهنگ های بافاصله قدرت پایین، دانش آموزان و معلمان به طور برابر با هم رفتار می كنند و فرایند یادگیری دانش آموز محور است.