تبيين علل جامعه شناختي انحرافات اجتماعي با تكيه بر ديدگاه هاي ساختارگرايي

با توجه به اينكه انحرافات اجتماعی، امنیت اجتماعی را سلب، و مانعی برای رشد و توسعه جامعه محسوب میشود، لذا اتیولوژی انحرافات اجتماعی از اهمیّت بالايی برخوردار است. با پیشرفت روزافزون بشر در تمامی عرصه ها، روز به روز بر كمیت و كیفیت انحرافات اجتماعی نیز افزوده شده است، به طوریكه در دوران حاضر مسئله انحرافات اجتماعی شكل بسیار پیچیدهای به خود گرفته است و جوامع را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی و كتابخانهای و مطالعه پژوهش های پیشین، اطلاعات را گردآوری و تحلیل نموده است. اين پژوهش در صدد دستیابی علل انحرافات و كجروی های اجتماعی از طريق بررسی ديدگاههای ساختارگرايی از جمله: نظريه آنومی دوركیم، نظريه فشار مرتن و نهايتاً نظريه فشار عمومی آگنیو میباشد. بزهكاری عوامل متعددی دارد كه دست به دست هم میدهند و زمینه مساعد را فراهم میآورند. اما معمولاً نقش يك عامل بارزتر از عوامل ديگر است و حكم جرقهای دارد كه باعث اشتعال میشود. از آنجايیكه نظريهپردازان مكتب ساختارگرايی،دراين عقیده و نحله فكری هستند كه جامعه، شبكه ای از عناصر در هم تنیده، پیچیده و ارگانیكال میباشد، لذا انحرافات اجتماعی و كجروی ها میتواند نتیجه فشار منتج از حضور عناصر منفی در جامعه )فقر، بیكاری، تورّم و شرايط بد اقتصادی( باشد. علاوه بر حضور فشار، در زمان از دست دادن منابع مشروع، مانند حمايت اجتماعی، با احتمال بیشتری به كجروی منجر میشود. بدينسان، در میان افرادی كه فشار زيادی احساس میكنند، افرادی كه از حمايت اجتماعی پايینتری برخوردارند، احتمال بیشتری میرود تا به رفتارهای انحرافی دست يازند.