شماره ركورد كنفرانس :
1526
عنوان مقاله :
مسيح انجيل زيرآورد از طاق ( نقدي بر معراج در ديوان وحشي بافقي )
پديدآورندگان :
نجاريان محمدرضا نويسنده
كليدواژه :
وحشي بافقي , ديوان , پيامبر اسلام , مثنوي ناظر و منظور , معراج , مثنوي فرهاد و شيرين , نظامي گنجوي
عنوان كنفرانس :
پنجمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
توجه به معراج به عنوان یك اصل مهم در ذهن و زبان ادیبان مسلمان جای گرفته و به عنوان یك سنت ادبی در طی قرون متمادی با زیبایی آیات شریفه سوره های اسراء و نجم ترسیم شده است. وحشی بافقی شاعر وارسته ، پرشور و نغز سده دهم هجری است كه در دو مثنوی ناظر و منظور و فرهاد و شیرین به تبیین داستان معراج پرداخته است و در اخر بر این باور است كه سر این حكایت خدا می داند و شاه ولایت: گذر پر منتهای سدره فرمود به سدره جبرئیلش كرد بدرود عماری دار شد رفرف و از آنجای به صحن بارگاه قدس زد پای تویی برقع برافكند از میانه دویی شد محو وحدت جاودانه هر چند در این دو متنوی وحشی به استقبال خسرو شیرین نظامی رفته است ولى در خسرو و شیرین از بروج فلكی چون : دلو، حوت و جوزا و نسر طایر و نسر واقع و بنات نعش تصاویر زیبایی است و از میان افلاك فقط مشتری و آفتاب دیده می شود. به نظر می رسد وحشی در داستان معراج تا حدی به هفت آسمان و نه فلك هفت پیكر نظامی توجه داشته است. ثوابت از دو جانب در رسیدند دو ششی درج گھر پیشش كشید ند ما در این مقاله برآنیم تا در كنار نقد و تحلیل ماجرای اسراء و معراج رسول خدا(ص) با توجه به آیات و روایات ، معراج را از دیدگاه وحشی بافقی بررسی كنیم
شماره مدرك كنفرانس :
4430964