شماره ركورد :
219
عنوان :
الحشائش
عنوان برابر :
الادويه المفرده= خواص الاشجار= هيولي علاج الطب
آوانگاري :
al-hasa'is= al-adwiyat-ul mufrada= xawaSS-ul asjar= hayula ilaj-it tibb
مولف :
پدانيوس، ديوسقوريدس، قرن 1م. pedanius disusqhorridos (- 1c)
مولف - جزئيات :
تاريخ تاليف :
قرن 2م.
كاتب :
حاج النقاش
كاتب - جزئيات :
كاتب - جزئيات :
تاريخ كتابت :
735هـ. ق.
آغاز :
(ناقص) المستقيم و لذكر منه مستدير و ليس بذي طبقات بل هو ... واحد و كلاهمك العلم النتشابهين
انجام :
و هو ذنب العقرب و يسمي صامر يوما هو بنات له ورق قليل و وزر شبيه باذناب العقرب و هذا البزر اذا صمد به نفع اللمسوعين من العقارب. تحت المقاله الرابعه من و ديسقوريدوس
انجامه :
ندارد
نوع نسخه :
تك متني
زبان نسخه :
عربي
تعداد صفحات :
364ص.: مصور
نوع خط :
نسخ
نوع خط - جزئيات :
كيفيت خط :
خوانا
حاشيه :
ندارد
تذهيب :
ندارد
تذهيب - جزئيات :
مجموعه ها :
British Library
شماره مدرك در مجموعه :
33960-33963
كد مرجع :
OR 3366
منبع فهرست نويسي :
فنخا
اشياي مرتبط :
ميكروفيش , نسخه الكترونيكي
شناسه هاي افزوده :
پ كاتب حاج النقاش
شناسه هاي افزوده - جزئيات :
سرعنوان هاي موضوعي :
داروشناسي -- متون قديمي تا قرن 14 , مفردات پزشكي-- متون قديمي تا قرن 14 , پزشكي سنتي -- ‫متون قديمي تا قرن 14‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
سرعنوان هاي موضوعي - جزئيات :
اصطلاحات موضوعي :
طب، افاويه، ادويه خوشبو، ادهان، صمغ ها، درختان، حيوانات، حبوب، دانه هاى خوراكى، عصارات، اصول نباتات،گياهان پادزهرى، گياهان داروئى سرد، مسهل هاى گياهى گرم، اشربه، ادويه معدنى، سموم، دواب.
اصطلاحات موضوعي - جزئيات :
مترجم - جزئيات :
رده موضوعي :
پزشكي
حقوق نسخه :
مالك حقوقي (خريداري نسخه ديجيتال)
وضعيت متن :
كامل
شماره فيش :
33960
ركابه :
ندارد
تعداد سطر :
21
مجموعه اي از - جزئيات :
توضيحات نقص نسخه :
آغاز نسخه، افتادگي دارد.
نوع فايل :
image/jpg
سرگذشت مولف :
ديوسكوريدس از مشاهير اطباى متقدم و فحول علماى علوم ادويه مفرده است (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1168). ديسقوريدوس صاحب كتاب ماتريا مديكا يا الحشايش (گياهان) است. نام اصلي وي Pedanios بود كه در حدود سال 25 ميلادي در شهر عين زربه Anazarbas واقع در جنوب غربي تركيه متولد شده است. او حدود 30 سال (از حوالي سال 45 تا حوالي سال 75 ميلادي) در ارتش روم شرقي خدمت كرده و همزمان با مأموريت هاي نظامي به جمع آوري گياهان و تحقيق در مورد آن ها و رسم تصاوير آن ها مبادرت مي ورزيد و پس از پايان خدمت در ارتش، به جمع آوري و تكميل مشاهدات و يادداشت هاي خود پرداخت و كتاب Materia Medica را كه در منابع عربي و اسلامي بيشتر به نام 5 مقاله يا الحشايش شهرت دارد، تأليف نمود. 2 مقاله نيز در سم شناسي از او به جا مانده كه به كتاب ماتريا مديكاي او ضميمه كرده اند (جمعاً 7 مقاله يا مقالات سبعه) (حسيني، 1383). طبيب يونانى كه در مائه اول تاريخ ميلادى بوده و تأليفات چند در ادويه نباتى دارد (فرهنگ نفيسى، ج2، ص: 1575). ديوسقوريدس از اهالى (عين زربا-Anazarbe ) و همين حكيم است كه در كتب طبيّه از او نام برده مىشود و ابن بيطار عبد اللّه بن احمد الماليقى كتاب او را شرح و تفسير نموده باتفاق حكما در معرفت عقاقير و حشايش قبل از اسلام ديسقوريدوس و در دوره اسلاميّه ابن بيطار را عديلى و نظيرى نتوان يافت مىتوان گفت كه ابن بيطار نيز بيشتر معلومات خود را از كتاب ادويه مفرده آن حكيم اخذ نموده دليل اين مدّعا كلام جالينوس است كه فرمايد (تصفحت اربعة عشر مصحفا فى الادوية المفرده لاقوام شتى فما رأيت فيها اتم من كتاب ديسقوريدوس) و يحيى اسكندرانى در وصف آن طبيب اريب نويسد (ديسقوريدوس هو صاحب النفس الزكيّه النافع للنّاس المنفعة الجليله السايح فى البلاد المقتبس لعلوم الادوية المفرده من البرارى و الجزاير و البحار و المصوّر لها و مجربها و معدّد منافعها انتهى) حنين بن اسحق در ترجمه او فرمايد (كان ديسقوريدوس معتزلا عن قومه متعلقا بالجبال و مواضع النبات مقيما بها فى كل الازمنه لا يدخل الى قومه فى طاعة و لا مشورة انتهى) و صاحب طبقات در ذيل اسم آن فيلسوف نكارد (هو رأس كل دواء مفرد و عنه اخذ جميع من جأ بعده فطوبى لتلك النفس الزكيّه) بالجمله آن طبيب اريب را مصنفات بسيار بوده كه بيشترش از ميان رفته صاحب دايرة المعارف گويد از كتب ديقوريدوس بالفعل غير از پنج كتاب موجود نيست و دو كتاب ديگر كه يكى در سموم و ديگرى در معالجات است بآنحكيم منسوب داشتهاند و كتب ديسقوريدوس را غير از زبان انگليسى بتمام السنه اروپا ترجمه كردهاند و حكماى عرب نيز اغلب كتب او را بعربى نقل نمودهاند (انتهى كلام دايرة المعارف) زمان آن حكيم بنا بنوشته دايرة المعارف و قاموس الاعلام در قرن اوّل ميلادى بوده (مطرح الأنظار في تراجم أطباء الأعصار و فلاسفة الأمصار، متن، ص: 368). از احوال مترجم اين اثر (مهران بن منصور بن مهران) نيز با فحص بليغى كه در مظان مختلف بعمل آمد مع الاسف هيچ اطلاعى بدست نيامد. نه استطرادا و نه به طريق اولى مستقلا و اصاله الا اين كه از قرار معلوم وى از رجال علمى و فضلاى قرن ششم هجرى بوده و زبان سريانى و عربى را نيكو مى دانسته و علاوه بر ترجمه اين كتاب يعنى الحشائش يكى از مشاهير مصنفات ارسطو را نيز موسوم بهDe coelo et mundo به نام السماء و العالم چنان كه در آخر نسخه شماره 149 محفوظ در كتابخانه آستان قدس مسطور است در سنه 553 به زبان عربى نقل نموده (ظاهرا بل قطعا از سريانى و اين نسخه مورخ سنه 1055 هجرى است و از قرار تصريح كاتب استنساخ آن از روى نسخه اى بعمل آمده كه در آخر آن نوشته بوده «فرغ من تسويد بياضه مهران بن منصور بن مهران المسيحى فى شهور سنه ثلث و خمسين و خمسمائه الهجريه» (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1172).
نام هاي ديگر مولف :
پدانيوس ديوسقوريدس ديسقوريدوس الحشايشى العين زربى ذيوسقوريدس العين زربى ديوسقوريدس العين زربي اليوناني
بستر تاريخي اثر :
ترجمه اين كتاب را به قرارى كه مهران در مقدمه آن اظهار نموده به دستور ملك دياربكر نجم الدين الب اينانج قتلغ بك ابوالمظفر البى (548- 575) فرزند تمرتاش بن ايلغازى بن ارتق به عمل آورده و در تعليل ترجمه مجدد آن گفته است كه بعد از قراءت ترجمه ابوسالم ملطى در مجلس نجم الدين الب اينانج به لحاظ اين كه الفاظ و كلمات آن به نظر وى غير سليس و عارى از حليه فصاحت آمد مرا تكليف فرمود تا به ترجمه آن اقدام نمايم و من بموجب دستور وى آن را از روى ترجمه سريانى ريان حنين (بن اسحق) نقل به عربى نمودم اين نجم الدين البى كه مهران را به ترجمه اين كتاب موظف و بدين سبب نام خود را در جريده ايام مؤبد نموده يكى از حكام معروف ارتقيه شعبه ماردين است كه در استحداث بقاع و تشييد ابنيه خيريه صاحب همت عالى بوده و مهران بن منصور ذكر بعضى از فضايل اعمال و مستحدثات او را نظير جسر قرامان (قره مان واقع در روم) و بيمارستان ميافارقين در ديباچه مفصلى كه بر اين كتاب نگاشته براى ابد مخلد داشته است، از اين ترجمه يك نسخه مشتمل بر 148 ورق تحت رقم 2947 در كتابخانه ملى پاريس محفوظ است (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1172).
معرفي اجمالي اثر :
اصل اين كتاب، به زبان يونانى است. يكى از ترجمه هاى عربى آن از مهران بن منصور بن مهران، ق 6 قمرى، از سريانى، در هفت مقاله و مصور؛ چندين نسخه از اين ترجمه ها نشان داده اند؛ متن يونانى و ترجمه لاتينى و عربى آن نيز به چاپ رسيده است. (دانش پژوه). اين اثر را به اسامى ديگرى از قبيل مفردات و يا به لحاظ تعداد مقالات اصلى كه پنج مقاله است به خمس مقالات نيز موسوم كرده اند. در اين اثر، مؤلف بالغ بر ششصد گونه از نباتات و تعداد كثيرى از پرندگان و حيوانات برى و بحرى را به تفصيل و اشباع تمام مورد مطالعه و مداقه قرار داده است (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1168). مؤلف در اين اثر، بالغ بر ششصد گونه از نباتات و تعداد كثيرى از پرندگان و حيوانات برى و بحرى را به تفصيل و اشباع تمام مورد مطالعه قرار داده است. نسخه كامل اثر در 5 مقاله به شرح زير تنظيم شده است: مقاله اول: در بيان افاويه و ادويه خوشبو و ادهان و صمغ ها و انواع درختان مقاله دوم: در بيان حيوانات و حبوب و دانه هاى خوراكى مقاله سوم: در بيان عصارات و اصول نباتات و گياهانى كه داراى خاصيت پادزهرى است مقاله چهارم: در بيان گياهان داروئى سرد و مسهل هاى گياهى گرم مقاله پنجم: در بيان انواع اشربه و ادويه معدنى. (دو مقاله نيز در آخر دارد يكى در سمومDe Venenis و ديگرى راجع به دواب كه هر دو مقاله به زعم بعضى [الفهرست 408، اخبار الحكما 184] منحول و از موضوعات حنين يا حبيش است (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1169).
تحليل موضوعي اثر :
بحث و تحقيق در باب خواص و منافع عقاقير و مفردات ادويه (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1168). اين كتاب به معرفي گياهان و مشخصات و خواص درماني آن ها و نيز به معرفي برخي حيوانات و فرآورده ها و كاربرد پزشكي آن ها پرداخته است (حسيني، 1383).
ارزيابي محتوايي اثر :
اين كتاب از همان زمان تأليف به جهت اشتمال بر دقائق و بدايع نكات علمى بخصوص به جهت بسط و اشباع و تفصيل و جامعيت، غالبا بل دائما مطمح نظر و محل اعتناى تام عموم طبقات اطبا بوده و قرنها چه در بلاد و نواحى مختلف اروپائى به زبان اصلى يونانى و ترجمه لاتينى و چه در اقطار و انحاء ممالك وسيع اسلامى به واسطه ترجمه سريانى و عربى همواره نزد كافه مؤلفين كتابهاى طبى و قرابادين از اركان و امهات كتب در نوع خود محسوب مى شده است (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، 1393، ج2، ص: 1168). اين كتاب يكي از 4 كتاب عمده طب قديم تأليف شده به زبان يوناني و مورد استفاده دانشمندان دوره تمدن اسلامي است (حسيني، 1383).
فهرست مندرجات :
مقاله اول: در بيان افاويه و ادويه خوشبو و ادهان و صمغ ها و انواع درختان مقاله دوم: در بيان حيوانات و حبوب و دانه هاى خوراكى مقاله سوم: در بيان عصارات و اصول نباتات و گياهانى كه داراى خاصيت پادزهرى است مقاله چهارم: در بيان گياهان داروئى سرد و مسهل هاى گياهى گرم
كمبود در اصل اثر :
اين كتاب داراي 4 مقاله از الحشائش است.
اهداي اثر از سوي مولف :
اهدا به: نجم الدين الب اينانج قتلغ بك ابوالمظفر البى (548- 575) فرزند تمرتاش بن ايلغازى بن ارتق
منابع استنادكننده به اثر :
گفته مي شود ابن بيطار بيشتر معلومات خود را از كتاب ادويه مفرده ديوسقوريدوس اخذ نموده است (مطرح الأنظار في تراجم أطباء الأعصار و فلاسفة الأمصار، متن، ص: 368). وي براي نگارش «الجامع لمفردات الادوية و الاغذية» از كتاب ديوسقوريدوس استفاده كرده است (إكتفاء القنوع بما هو مطبوع من أشهر التآليف العربية في المطابع الشرقية و الغربية، النص، ص: 223)
چاپ و تصحيح اثر :
نسخه هاي ديگر اثر با مشخصات زير چاپ و يا تصحيح شده است: مقدمة كتاب الحشاوش، ترجمه مهران بن منصور بن مهران، دمشق، المجمع العلمي العربي، تحقيق صلاح الدين المنجد، الطبعة الاولي، 1965م، 83ص + 4 لوحات (فهرست كتابخانه ملي ايران).
نسخه هاي ديگر اثر :
از اين كتاب نسخ متعددى به زبان يونانى موجود است كه از آن جمله به نقد يعنى بدون مراجعه به فهارس و ساير مظان از چهار نسخه به تفصيل مذكور در ذيل اطلاع داريم: الف. نسخه كتباخانه ملى پاريس محفوظ تحت رقم 9129 ب. نسخه محفوظ در كتابخانه ملى ناپل متعلق به قرن هشتم ميلادى مشتمل بر 172 ورق و 409 تصوير ج. نسخه كتابخانه مورگان در نيويورك به شماره 652 داراى 769 تصوير، متعلق به اواسط قرن دهم ميلادى د. نسخه معروف قسطنطينىCodex Constantino politanius يا قيصرىCoesareus محفوظ در كتابخانه وين كه اقدم آنها و متعلق به اوائل قرن ششم ميلادى است. متن يونانى حشائش يك بار به اهتمام آلدوس مانوتيوس در سال 1499 و بار ديگر در سنوات 14- 1907 به اهتمام ماكس ولمانMax Wellmann در برلين بطبع رسيده و به موازات آن نقلهاى متعددى نيز در زمان هاى مختلف به السنه اروپائى بعمل آمده كه اهم آنها بدون قصد استقصا عبارت است از ترجمه لاتينى مارچلو ويرجيليوMarcello Virgilio مطبوع در سال 1259 و ترجمه فرانسوى مطبوع در سنه 1576 و ترجمه اسپانيائى كاستيلى مطبوع در سال 1566 و ترجمه انگليسى جان گوديرGoodyer كه در سال 1655 بعمل آمده و در سنه 1934 به طبع رسيده است. اما ترجمه هائى كه از آن در اعصار مختلف اسلامى به السنه سريانى و عربى و فارسى صورت گرفته بشرح مذكور در ذيل است: الف. ترجمه سريانى ابوزيد حنين بن اسحق العبادى متولد رد سنه 194 و متوفى در سنه 260 مطابق مسطورات وفيات الاعيان (1: 456 و الفهرست 352 و اخبار الحكما 173) يا 264 بنا به قول ابن ابى اصيبعه در عيون الانباء 263، كه آن را بجهت بختيشوع بن جبرائيل به عمل آورده بوده است. ب. ترجمه اصطفانس بن باسيلوس (اصطفن، استفان بن بسيل) از اصحاب حنين و از حذاق ناقلين كتب طبى يونانى به زبان عربى كه آن را بنام محمد بن موسى (متوفى 259) عالم رياضى معروف و يكى از مشاهر مشوقين اهل علم در قرن سوم موشح نموده و حنين اصلاحاتى در آن بعمل آورده و به لحاظ اين كه در تاريخ علوم داراى معروفيت فراوانى است بى مناسبت نيست كه در باب آن اندكى مطلب را مفصل تر بياوريم پس گوئيم: اين ترجمه چنان كه ابن ابى اصيبعه به نقل از ابن جلجل گفته (493- 494) به همان وضعى كه بود (يعنى با نداشتن معادلهاى عربى براى برخى لغات يونانى) از بغداد به اندلس راه يافت و در دست مردم قرار گرفت تا اين كه در سال 337 كنستانتين هفتم (ارمانيوس) امپراطور بيزانس سفيرى به دربار الناصر عبدالرحمن بن محمد اموى (277- 350) در قرطبه فرستاد و او جزو ساير هدايا يك نسخه از كتاب ديسقوريدس را نيز كه محلى به تصاوير گياهان بود از جانب امپراطور به وى اهدا نمود، ولى اين نسخه به لحاظ اين كه به زبان يونانى بود مدتها همچنان در خزانه امير مذكور باقى ماند و مطلقا از آن استفاده اى بعمل نيامد تا اين كه باز در سال 340 بنا به تقاضاى عبدالرحمن، امپراطور راهبى نيكولا نام را به اندلس فرستاد و او در آن ديار به تفسير و توضيح مشكلات و مجهولات اسماء عقاقير براى جمعى از اطبا و دانشمندان از جمله حسداى بن شبروط الاسرائيلى وزير عبدالرحمن مشغول شد و اين عده بعد از فوت راهب مذكور در صدر خلافت الحكم المستنصر (متوفى صفر 366) فرزند الناصر عبدالرحمن مذكور جميع تصحيفات و تحريفات مهمى را كه در اسماء عقاقير روى داده و مغير بل مفسد معنى بود تصحيح كرده هرگونه شك و ترديد را در خصوص آنها برطرف نمودند. آنچه از اين مطالب صريحا واضحا مستفاد مى شود اين است كه كتاب مذكور همچنان در اندلس بزبان يونانى باقى ماند و كسى ابدا آنرا (يعنى مجددا) نقل به عربى نكرد و اين كه فضلائى نظيرAldo Meili در كتاب La Science arabe et son role dans Levolution scientipique mondiale, PP. 281- 38. مدعى ترجمه آن بدست حسداى بن شبروط و ديلسى اوليرىDe Lacy OLeary در كتابHow Greek Science passed to the Arabs (كه فعلا بدان دسترسى ندارم)، مدعى ترجمه آن بدست نيكولاى راهب سابق الذكر و جورج سارتون در كتاب مقدمه بر تاريخ علم يك جا (1: 752) مدعى ترجمه آن از ناحيه حسداى و نيكولا معا و در موضع ديگر (ص 783) مدعى نقل آن به مشاركت ابن جلجل و عده اى ديگر به زبان عربى در آن ديار شده اند همه اين مدعيات بخط مستقيم مغايرت اساسى دارد با قول منقول از ابن جلجل كه خود از مردم اندلس و به عبارت اصح اهل قرطبه و از معاصرين اين دو نفر و به اقوى احتمالات از معاشرين حسداى بوده و بديهى بل از ابده بديهيهات است كه قول او در خصوص اين موضوع البته بر قول هر كس ديگرى مقدم و راجح است و با توجه به اولا سكوت كامل او از ذكر اين معنى (ترجمه آن بدست حسداى يا نيكولا يا هر دو معا) و ثانيا عدم تصريح به تعريب كتاب حشائش از ناحيه خود او و ثالثا تشتت اقوال و اختلاف بين واضح ما بين سه نفر مستشرق فاضل مذكور در باب نام ناقل كتاب و رابعا عدم ذكر سند و مأخذ از ناحيه آنها اين مدعا را تا به دست آوردن شواهد و قرائن متقن موثق كافى اصلا و مطلقا نمى توان مقرون به صواب دانست. بارى كتابهائى كه بدست اصطفن به زبا عربى نقل شده غير از كتاب حشائش از اين قرار است: كتاب حركات الصدر و الريه و كتاب علل النفس در دو مقاله و كتاب حركه العضل ايضا در دو مقاله (تا اين جا همه به اصلاح حنين) و كتاب الحاجه الى التنفس (با مشاركت حنين) و كتاب الفصد (با مشاركت عيسى بن يحيى) و كتاب الامتلاء و كتاب المره السودا در يك مقاله و كتاب عدد المقاييس و كتاب الادويه المستعمله تأليف اوريباسيوس. علاوه بر اينها وى يكى ديگر از مشاهير تأليفات جالينوس را نيز كه موسوم است بهDe simplicimbus temperamentis et facultatibus «فى ان قوى النفس تابعه لامزجه البدن» به جهت ابوجعفر محمد بن موسى بن شاكر سابق الذكر نقل به عربى كرده است. از ترجمه اصطفن از كتاب «الحشائش» نسخه هاى متعددى در كتابخانه هاى خصوصى يا عمومى معروف عالم محفوظ است و از جمله آنها نسخه نيويورك است جزو مجموعه خصوصى دكتر ريچارد اتينگهاوزنR .Etinghausen و ديگر نسخه اياصوفيا تحت رقم 3703 مشتمل بر 202 ورق متعلق به قرن هفتم هجرى و ديگر نسخه اهدائى ويليام اوسلرW .Osler به كتابخانه بادليان در سنه 1926 متعلق به قرن هفتم در 210 ورق به خط حسن بن احمد بن محمد النشوى (/ نخجوان حاليه)، و ديگر نسخه محفوظ در كتابخانه پاريس تحت رقم 2849 مشتمل بر 212 ورق كه بدون تصاوير و به خط عبدالملك بن ابى الفتح و مورخ سنه 616 هجرى است (مجلد دوم آن ظاهرا در دست نيست)، و ديگر نسخه محفوظ تحت شماره 5006 در كتابخانه مادريد و نسخه كتابخانه موزه بريتانيا به شماره 785 كه مشتمل بر فقط دو مقاله و مورخ سنه 735 و كاتب و مصور آن «الحاج النقاش بمدينه السلم بغداد» است و ريو كه آن را در تكمله فهرست نسخه عربى خود معرفى نموده تصريح نكرده كه ترجمه چه كسى است، ترجمه اصطفن را دويلر به ضميمه ترجمه اى لاتينى از آن جزو مجلدات سته اى كه تحت عنوانMateria Medica منتشر نموده به طبع رسانده است. ج. ترجمه عربى بهنام بن موسى كه يك نسخه مصور فوق العاده نفيسى از آن كه روى پوست آهو كتابت شده در كتابخانه ملى پاريس محفوظ است و نام كامل مترجم مطابق با مسطورات آخر مقاله اول از اين قرار است: «نجزت المقاله الاولى من كتاب ديسقوريدس الحكيم نقل العبد الفقير الراجى رحمه ربه بهنام بن موسى بن يوسف المسيحى المتطبب المعروف بابن البواب رحمه الله». كلمات و الفاظ يونانى اين ترجمه در مقايسه با ترجمه اصطفن بسيار كم است [مراجعه شود به يادداشتهاى قزوينى 4: 264] د. ترجمه ابوسالم ملطى از نقله و علماى قرن ششم كه آن را مترجم به موجب نقل مهران بن منصور آتى الذكر بجهت «المولى العالم العادل الكبير فخرالدين» (الحشائش ورقa 51 ) از زبان سريانى تعريب نموده بوده است و اين فخرالدين بى هيچ شك و شبهه اى هيچ كس نمى تواند باشد جز همان فخرالدين ابوالحارث قرا ارسلان (539- 562) فرزند ركن الدوله داود بن سقمان بن ارتق از امراى ارتقيه شعبه حصن كيفا، و نبايد اشتباه نمود اين ابوسالم ملطى را با حكيم ابوسالم النصرانى اليعقوبى الملطى معروف به ابن كرايا كه به موجب تقرير ابن العبرى از ملازمان دربار سلطان علاءالدين كيقباد از سلاطين سلجوقى شعبه آسياى صغير و مردى قصير الباع و قليل العلم در طب و فصيح اللهجه در زبان رومى بوده و در سنه 632 با خوردن سم قاتل در گذشته است (مختصر الدول 444، طبع صالحانى) ه. ترجمه مهران بن منصور بن مهران كه عبارت باشد از همين كتاب ما نحن فيه كه در اين موضع از كتاب درصدد معرفى يك نسخه از آن هستيم. و. ترجمه على بن شريف حسينى به زبان فارسى كه از آن يك نسخه مورخ سنه 867 در سراى احمد موجود است. ز. ترجمه غياث الدين محمد رضوى كه از روى نقل مهران ايضا به زبان فارسى بعمل آمده و يك نسخه از آن مورخ 1068 در كتابخانه بنياد شرق شناسى فرهنگستان لنينگراد (ش 43-D ) محفوظ است (1: 432، ش 3336)، (مراجعه شود در خصوص اين دو ترجمه اخير به نامه آستان قدس، شماره اول، دوره دهم، 160- 163). (غلامعلى عرفانيان) از ديسقوريدوس، ترجمه از يونانى به سريانى ابوزيد حنين بن اسحاق (194- 260 ق) با سربندهاى «باب»: 1- فى ذكر ما يحتاج اليه ... و سربندهاى «مقاله». (احمد منزوى) يحتوى على مقالتين مزدانه صفحاتهما بالمصورات لنباتات و حشائش و حيوانات مع خواصهمو فوائدهم و هى ملونه بالوانها الطبيعيه الول المقاله الأول (دهن عصير العنب) و اول موضوعات المقاله الثانيه (القنفذ البحرى). «سالم عبدالرزاق احمد» آغاز كتاب: آغاز كتاب: «بسم الله الرحمن الرحيم قال مهران بن منصور بن مهران الحمدلله الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى و الذى اخرج المرعى فجعله عثا احوى و خلق فيه الدا و الدوا و الغذا و الشفا و قدر فيه النمو و القوى هو القادر على النشأه الاخرى». آغاز مقاله اول: «بسم الله الرحمن الرحيم قال صاحب الكتاب و لما شا الاكثرون من القدما و المدثين ان يدونوا كتبا كثيره فى قوى الادويه و اختيارها التى نحن بها عارفون ايها المحب اريه لانهم لم يأتوا على ذكر جميع ما يحتاج الى معرفته منها». آغاز مقاله دوم: «بسم الله الرحمن الرحيم المقاله الثانيه من كتاب ديسقوريذوس مهذانيوس فى الكلام على هيولى الطب، اما المقاله الاولى ايها الحبيب اريه فقد ذكرنا من هيولى الطب». آغاز مقاله سوم: «بسم الله الرحمن الرحيم اما فى المقالهالمتقدمه لهذه فقد كلمنا ايها الحبيب اريوس على الافاويه و الادهان المطيبه و غير المطيبه». آغاز مقاله چهارم: «بسم الله الرحمن الرحيم المقاله الرابعه من كتاب ذيسقوريدس العين زربى فى هيولى الطب و بالله نستمد حسن المعونه اما فى المقاله التى تقدمت ايها المحب اريوس فقد تكملنا على قوى الافاويه». آغاز مقاله پنجم: «بسم الله الرحمن الرحيم قد اتينا فى المقالات الاربعه التى تقدمت من هذا الكتاب ايها المحب اريه على جميع القول فى ذكر الافاويه» [آغاز مقاله ششم: «نبتدى بعون الله تعالى و حسن توفيقه بنقل المقاله السادسه من كتاب ديسقوريدس العين زربى فى هيولى علاج الطب التى زعم بعض الناس انها منحوله اليه و من الله سبحانه و تعالى نستمد المعونه و الهدايه الى الصواب بجوده قد ذكرنا فى المقالات الخمس المتقدمه من هذا الكتاب ايها الحبيب اريوس»] [آغاز مقاله هفتم: «بسم الله الرحمن الرحيم المقاله السابعه من كتاب ديسقوريدس العين زربى فى هيولى العلاج قال من بعد ما اتممنا الكلام فى المقاله السابعه (كذا، شايد: السابقه) ايها الحبيب اريوس»] چاپ: مقدمه كتاب الحشاوش، ترجمه مهران بن منصور بن مهران، دمشق، المجمع العلمى العربى، تحقيق صلاح الدين المنجد، الطبعه الاولى، 1965 م، 83 ص+ 4 لوحات [فهرست آستان قدس 19/ 642؛ فيلم دانشگاه 1/ 316؛ مجله معهد المخطوطات 5/ 2 ص 297 و 4/ 1 ص 171 و 3/ 1 ص 71؛ تذاكير ديوان الاثار القديمه بالهند صفه المعموره على البيرونى ص 109؛ مقدمه كتاب الحشائش و الادويه لديسقوريدوس چاپ منجد؛ عكسى دائره المعارف 2/ 219] شرح و حواشى: حشايش ديسقوريدوس (ترجمه) رضوى، غياث الدين محمد (-) حشايش ديسقوريدوس (ترجمه) حسينى، على بن شريف (-) 4029. مشهد؛ آستان قدس رضوى؛ شماره نسخه: 5079 آغاز نسخه: آغاز كتاب: «بسم الله الرحمن الرحيم قال مهران بن منصور بن مهران الحمدلله الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى و الذى اخرج المرعى فجعله عثا احوى و خلق فيه الدا و الدوا و الغذا و الشفا و قدر فيه النمو و القوى هو القادر على النشأه الاخرى». آغاز مقاله اول: «بسم الله الرحمن الرحيم قال صاحب الكتاب و لما شا الاكثرون من القدما و المدثين ان يدونوا كتبا كثيره فى قوى الادويه و اختيارها التى نحن بها عارفون ايها المحب اريه لانهم لم يأتوا على ذكر جميع ما يحتاج الى معرفته منها». آغاز مقاله دوم: «بسم الله الرحمن الرحيم المقاله الثانيه من كتاب ديسقوريذوس مهذانيوس فى الكلام على هيولى الطب، اما المقاله الاولى ايها الحبيب اريه فقد ذكرنا من هيولى الطب». آغاز مقاله سوم: «بسم الله الرحمن الرحيم اما فى المقالهالمتقدمه لهذه فقد كلمنا ايها الحبيب اريوس على الافاويه و الادهان المطيبه و غير المطيبه». آغاز مقاله چهارم: «بسم الله الرحمن الرحيم المقاله الرابعه من كتاب ذيسقوريدس العين زربى فى هيولى الطب و بالله نستمد حسن المعونه اما فى المقاله التى تقدمت ايها المحب اريوس فقد تكملنا على قوى الافاويه». آغاز مقاله پنجم: «بسم الله الرحمن الرحيم قد اتينا فى المقالات الاربعه التى تقدمت من هذا الكتاب ايها المحب اريه على جميع القول فى ذكر الافاويه» [آغاز مقاله ششم: «نبتدى بعون الله تعالى و حسن توفيقه بنقل المقاله السادسه من كتاب ديسقوريدس العين زربى فى هيولى علاج الطب التى زعم بعض الناس انها منحوله اليه و من الله سبحانه و تعالى نستمد المعونه و الهدايه الى الصواب بجوده قد ذكرنا فى المقالات الخمس المتقدمه من هذا الكتاب ايها الحبيب اريوس»] [آغاز مقاله هفتم: «بسم الله الرحمن الرحيم المقاله السابعه من كتاب ديسقوريدس العين زربى فى هيولى العلاج قال من بعد ما اتممنا الكلام فى المقاله السابعه (كذا، شايد: السابقه) ايها الحبيب اريوس»]؛ انجام نسخه: موجود: و يتناول منه مع الشراب .... سحنه ذات العرون. خط: نسخ جلى خوش، بى كاتب، تا: اواخرقرن 8، جا:؛ افتادگيها: انجام؛ كاتب و مصور نامعلوم. تاريخ تحرير به موجب قرائن و امارات اواخر قرن هفتم هجرى. تصاوير گياهان و حيوانات ملون و به شيوه بين النهرين (873 تصوير) كه در كنار برخى از گياهان اسامى آنها به زبان سريانى نيز مسطور است، مصدر به 25 صفحه فهرست مطالب (قوديكس) [Codex و قبل از كلمه قوديكس دارد: «بسم الله الرحمن الرحيم و لما كانت عاده السريان فى تأليف كتبهم ان يعملوا جدولا على فصل فصل مما الف و كان هذا الكتاب حاويا لذكر الادويه النافعه للامراض و الحافظه للصحه وجدت فيه هذا الجدول دالا على كل واحد من الادويه المقاومه لداء كل عضو ... عند ذكر الاعداد الادويه و الاغذيه و تصاويرها اثبت اعداده بالهندى ليخف موونته على القارى والله المعين»]. عناوين موضوعات و اسامى نباتات به شنگرف. ناقص الاخر (ظاهرا چند ورقى از آخر آن ساقط است).؛ واقف: شاه عباس اول صفوى، تاريخ وقف: 1017؛ كاغذ: نخودى، جلد: تيماج زرشكى ساده، تعداد صفحات: 285 برگ، مختلف السطر (غالبا 19) سطر، اندازه: 29* 46 سم [آستان قدسف: 19- 642] 4030. تهران؛ دائره المعارف بزرگ اسلامى؛ شماره نسخه: 493- عكسى آغاز نسخه: نبتدى بعون الله و حسن توفيقه بنقل كتاب الحشايش ديسقوريدوس الموسوم بكتاب الحشايش و جميع ما يتضمنه فى ذكر الاغذيه و الادويه المسهله الموجود من اللغه السريانيه الى اللغه العربيه. مما عنا بنقله الزمان ابو زيد حنين بن اسحاق من اليونانى الى السريانى. الباب الاول. فى ذكر ما يحتاج اليه من حال الاعضاء بحسب ترتيبها فى الوضع و ما يعرض لكل واحد منها فى طباعه من الادواء.؛ انجام نسخه: و قد ينتفع ايضا به كل السمك. تمت المقاله السابقه من كتاب ديسقوريدوس ... در 3 مجلد: 1- (گ 1- 70)، 2- (گ 71- 140)، 3- (گ 141- 210)؛ خط: نسخ خوش، كاتب: خراسانى، اختيار بن حسين، تا: 18 شعبان 866 ق؛ تعداد صفحات: 210 برگ، 21 سطر [عكسى دائره المعارف: 2- 219] 4031. تهران؛ دانشگاه تهران؛ شماره نسخه: 1423- ف نسخه اصل: آستان قدس رضوى ش 47 پزشكى (3/ 254).؛ بى كاتب، بى تاريخ، جا:؛ افتادگيها: انجام؛ [فيلمهاى دانشگاه تهرانف: 1- 316] 4032. موصل؛ مدرسه المحمديه (ضمن مكتبه الاقاف العامه)؛ شماره نسخه: 3/ 19 آغاز نسخه: (العفنه الوسخه و ينفع انقلاب الرحم اورامه ...)؛ خط: نسخ، كاتب: مصطفى الصائغ النقاش الموصلى، بى تاريخ؛ عدد مصوراته 326 صوره مرسومه بالوان طبيعيه زاهيه، رؤوس. موضوعاته مكتوبه بالحبر الأحمر. على نسخه (نقل به نام بن موسى بن يوسف المسيحى المتطبب المعروف بابن البواب)؛ تعداد صفحات: 124 برگ،، اندازه: 47* 32 سم [الاوقاف العامه موصل: 7- 100] (فهرست توصيفى دست نوشتهاى پزشكى دوره اسلامى، ج2، ص: 1169)
وابستگي اثر :
حشايش ديسقوريدوس (ترجمه) رضوى، غياث الدين محمد (-) حشايش ديسقوريدوس (ترجمه) حسينى، على بن شريف (-)
منابع علمي مرتبط :
كتاب ها 1. ع‍رف‍ان‍ي‍ان‌، غ‍لام‍ع‍ل‍ي‌ (1374).از ذخاير كتابخانه آستان قدس رضوي «كتاب الحشائش». م‍ش‍ه‍د: بنياد پژوهشهاي اسلامي‫. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 2. حسيني، علي‌ بن ‌شريف (1383). ترجمه فارسي كتاب حشائش ديسقوريدوس. تهران: موسسه مطالعات تاريخ پزشكي، طب اسلامي و مكمل. مقالات 1. محمدي‌فر، شمامه (1394). دانش رده‌بندي گياهان در كتاب الحشائش ديوسكوريدس، تاريخ علم، 13 (2)، 213 – 236. 2. محمدي‌فر، شمامه (1395). الحشائش تأثيرگذارترين كتاب داروشناسي دوره اسلامي، ميراث علمي اسلام و ايران، 2، 35- 47. 3. عرفانيان، غلامعلي (1375).كتاب الحشائش (نسخه اي نفيس در گياه شناسي)، وقف ميراث جاويدان، 15 و 16، 167 – 172. 4. ناصحي، ابوذر (1396). مقايسه تطبيقي تصويرسازي علمي نسخه الحشايش آستان قدس رضوي با نسخه هاي الحشايش پيش از آن. مطالعات تطبيقي هنر، 7 (13)، 33-45. پايان نامه ها 1. حكيمي، صفورا (1394). تطبيق ريخت شناسي نقوش گياهي و جانوري نسخه‌ي خطي و مصور الحشايش مكتب صفوي با نمونه هاي طبيعي. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه پيام نور استان تهران، دانشكده هنر و معماري. 2. دادرس، آتنا (1400). مطالعه تطبيقي تصويرسازي جانوران در نسخه هاي متعدد الحشايش ديسكوريدوس. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه هنر اصفهان، دانشكده هنرهاي تجسمي. 3. حيدري، آمنه (1395). بررسي تطبيقي تصويرسازي علمي نسخه الحشايش كتابخانه مجلس شوراي اسلامي و نسخه الحشايش آستان قدس رضوي. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علم و هنر يزد، دانشكده هنر و معماري. 4. مريدي، محمد (1394). بررسي ويژگي‌هاي كتاب‌شناختي دو نسخه خطي الحشايش و الابنيه و شناسايي مداخل مشترك آنها. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه امام رضا عليه‌السلام، دانشكده ادبيات و علوم انساني. 5. زاهدي اناركي، فاطمه (1392). بررسي تصاوير علمي كتاب الحشايش (مكتب بغداد) دوره عباسي، بخش عملي: تصويرسازي علمي از گياهان دارويي ايران. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه هنر تهران، دانشكده هنرهاي تجسمي. 6. معنوي، عزالدين (1398). مطالعه تطبيقي تصويرسازي جانوران در نسخه هاي متعدد الحشايش ديسكوريدوس. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه هنر اصفهان، دانشكده هنرهاي تجسمي. 7. ناصحي، ابوذر (1393). بررسي تصويرسازي گياهان دارويي و جانوري عهد صفوي (مطالعه موردي: نسخه الحشايش موزه كاخ گلستان = منوچهر خان). پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - پژوهشكده فرهنگ و هنر.
مصادر، مسانيد و فهارس اثر :
منابع كتابشناسي: فهرست آستان قدس 642/19 منابع كتابشناسي: فيلم دانشگاه 316/1 منابع كتابشناسي: مجله معهد المخطوطات 2/5 ص 297 و 1/4 ص 171 و 1/3 ص 71 منابع كتابشناسي: تذاكير ديوان الاثار القديمة بالهند صفة المعمورة علي البيروني ص 109 منابع كتابشناسي: مقدمة كتاب الحشائش و الادوية لديسقوريدوس چاپ منجد منابع كتابشناسي: عكسي دائرة المعارف 219/2 منابع كتابشناسي: الاوقاف العامة موصل 100/7 ماخذ: فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه مجلس شوراي اسلامي. ج. (فهرست كتابخانه ملي ايران)
توضيحات تكميلي اثر :
نسخه رنگي اثر در آدرس زير موجود است: https://www.qdl.qa/en/archive/81055/vdc_100022531380.0x000001
لينک به اين مدرک :
بازگشت