عنوان :
الاعتماد في الادويه المفرده
مولف :
ابن جزار، احمدبن ابراهيم، - 395؟هـ. ق.
تاريخ تاليف :
قرن 4هـ. ق.
آغاز :
(ناقص) و الماكول الحار و قد نضقف من زياده البرد ...
يادداشت كلي :
جزء مجموعه ها مي باشد و نياز به تكميل اطلاعات دارد
مجموعه ها :
British Library
شماره مدرك در مجموعه :
34000
اشياي مرتبط :
ميكروفيش , نسخه الكترونيكي
شناسه هاي افزوده - جزئيات :
سرعنوان هاي موضوعي :
پزشكي اسلامي-- متون قديمي تا قرن 14 , پزشكي سنتي-- متون قديمي تا قرن 14 , دارو شناسي-- متون قديمي تا قرن 14
سرعنوان هاي موضوعي - جزئيات :
اصطلاحات موضوعي :
طب، ادويه المفرده، قوي الادويه، مشخصات داروهاي ساده، خواص دارو، داروهاي گياهي، داروهاي معدني
اصطلاحات موضوعي - جزئيات :
حقوق نسخه :
مالك حقوقي (خريداري نسخه ديجيتال)
توضيحات نقص نسخه :
ابتدا و انتهاي نسخه افتادگي دارد.
سرگذشت مولف :
اِبْنِ جَزّار، ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابي خالد جزار (د 369 ق/ 979 م)، پزشك، فيلسوف، جغرافيدان، مورخ و عارف مشهور مغربي. نخستين گزارشگر زندگي اين دانشمند، ابن جلجل (د 377 ق/ 987 م) است كه گزاش او با اندكي كاستي و افزودگي منشأ نوشتههاي بعدي شده است. در منابع از تاريخ تولد او سخن به ميان نيامده است. ابن جلجل با اينكه معاصر ابن جزار بود، تاريخ تولد و وفات او را ياد نكرده و منابع بعدي نيز غالباً متذكر آن نشدهاند، اما ابنعذاري كه حدود 3 قرن پس از ابن جزار ميزيسته، تاريخ مرگ او را ضبط كرده است و از آنجا كه به اخبار مغرب دسترسي داشته، گفتۀ او دور از اعتبار به نظر نميرسد. ازاينرو اقوال متعدد و متناقض حاجي خليفه كه گاهي او را اندلسي و مقتول قبل از 400 ق، و گاه درگذشتۀ 400 ق و گاه بعد از آن قلمداد كرده است، درست نمينمايد. ابن جزار در قيروان زاده شد. از تاريخ تولد او اطلاعي در دست نيست، اما با توجه به اينكه در هنگام مرگ كمي بيش از 80 سال از عمر او ميگذشت، ميبايست چند سال پيش از 289 ق/ 902 م متولد شده باشد. پدر و عمويش طبيب بودند. ظاهراً او نيز پزشكي را از آنان و احتمالاً نزد استادان ديگر آموخت و سپس نزد اسحاق بن سليمان اسرائيلي، طبيب مشهور عبيدالله المهدي (حك 296-322 ق)، به تكميل دانش خود پرداخت. برپايۀ برخي شواهد تاريخي، ميتوان دريافت كه ارتباط ابن جزار با اسحاق بن سليمان فراتر از رابطۀ شاگردي و استادي بوده است؛ مثلاً ابن جزار در كتاب از ميان رفتهاش اخبار الدولة، از اسحاق ابن سليمان سخني نقل كرده كه از فحواي آن چنين برميآيد كه آن دو را دوستي و مصاحبتي در بين بوده است. ديگر، گزارشي است از علت مرگ المنصور بالله، خليفۀ فاطمي (حك 334-341 ق). در اين گزارش، به گفتۀ ابناثير و ابنخلكان، خليفه كه سخت بيمار شده بود، به دستور طبيب خود اسحاق بن سليمان توجه نكرد و پزشكي ديگر خواست. جواني به نام ابراهيم را به او معرفي كردند، اما مداواي او به مرگ خليفه انجاميد و پزشك جوان در معرض خطر مرگ قرار گرفت كه به پايمردي و دفاع اسحاق بن سليمان، از اين مهلكه رست. مقريزي هنگام نقل اين ماجرا، آن پزشك جوان را با صراحت «ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابي خالد بن الجزار» معرفي كرده است. اما ابن جزار در هنگام مرگ المنصور بالله بيش از 50 سال داشته است. با توجه به تخصص مقريزي در تاريخ خلفاي فاطمي، اگر بتوان جوان بودن اين پزشك را راه يافته از منبعي نامعلوم به همۀ اين منابع دانست، روايت او مرجَّح به نظر ميرسد. ابن جزار پيرو يكي از مذاهب تسنن (و به احتمال بسيار زياد مالكي) بود. زيرا از يك سو ابن صاعد او را نيكو مذهب شمرده و از سوي ديگر قاضي عياض مالكي مكرر به نقل از آثار او پرداخته است. افزون بر اينها رواج كامل مذهب مالكي در افريقيه به روزگار ابن جزار و بياعتنايي او به اميران و خلفاي فاطمي شيعي مذهب، كه در بيشتر منابع به آن اشاره شده است، ميتواند مؤيد اين نظر باشد.
ابن جزار از ويژگيهاي رفتاري برجستهاي برخوردار بود. به لذت جويي بيش از اندازه نميپرداخت و در قيروان هرگز لغزشي از او ديده نشد. بيشتر روزگارش را به تنهايي و دوري از مردم ميگذرانيد. هيچگاه با بزرگان و وابستگان دولت انس نگرفت جز با يكي از افراد خاندان خلافت، ابوطالب نام، كه با وي دوستي ديرينه داشت و هر جمعه به ديدارش ميرفت. داستاني از او نقل شده است كه بياعتنايي او را به دولتمردان ميرساند: فرزند بيمار قاضي نعمان را كه از مردان برجستۀ دستگاه خلافت المعزلدين الله (حك 341- 365 ق) بود، بيآنكه به ديدار بيمار رود، تنها با مشاهدۀ تفسرهاش معالجه كرد. چون قاضي نعمان پس از بهبود فرزند، براي وي نامۀ تشكرآميزي همراه با چندين جامه و 300 دينار زر فرستاد، ابن جزار نپذيرفت و گفت: به خدا هيچ يك از دولتمردان مَعَد (المعزالدين الله) را بر من نعمتي نيست. بنابراين نظر ذهبي كه پيوستگي به دولت فاطمي را موجب ثروت و حشمت او دانسته است، چه بسا به استناد نام كتاب اخبار الدولۀ او بوده باشد كه در ظهور عبيدالله المهدي نوشته بود. ثروت ابن جزار ظاهراً از طريق ارث به او رسيده بود. در بيرون درمانگاه خويش اتاقكي نهاده غلامي در آن براي دادن داروي بيماران مينشانيد تا خود به هر حال چيزي از بيماران نستاند، و به گفتۀ ياقوت و صفدي داروهايش را به رايگان ميداد. در هنگام مرگ ثروت هنگفتي شامل پول نقد و كتابهاي طبي و غير طبي بسيار از او به جاي ماند. ابوحفص عمر بن بريق اندلسي كه شش ماه نزد ابن جزار شاگردي كرده بود، كتاب زادالمسافر او را به اندلس برد و از اين طريق نام ابن جزار را به آن ديار رسانيد. گفتهاند خود ابن جزار نيز در زمان حيات قصد سفر به اندلس داشت، اما هرگز بدان اقدام نكرد (دايره المعارف بزرگ اسلامي، مدخل «ابن جزار»).
نام هاي ديگر مولف :
- ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابي خالد جزار (دايره المعارف بزرگ اسلامي، مدخل «ابن جزار»)
- ابن جزّار قيرواني
- نام او در كتاب هاي لاتيني به صورت هاي گوناگون نوشته شده است: ابن زيزار، ابورَفَر، هاهمكوبين سيبرافين، ابن كالي، آهينهاله ابني زار (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 1، ص 78).
آثار ديگر مولف :
چنانكه از عنوان آثار ابن جزار و نقل قول نويسندگان و دانشمندان بعد از او از آن آثار برميآيد، ابن جزار گذشته از پزشكي كه در آن مشهور بود، بهويژه در تاريخ و نيز در مطالعات جغرافيايي و حكمت و فلسفه دستي داشت. كثرت اين آثار نشان دهندۀ آن است كه ابن جزار زندگي عزلتجويانه و فراغتي را كه در سايۀ ثروت خويش داشت، به خدمت علم و تحرير آثاري ارزشمند درآورده بود:
الف) آثار چاپي: 1) «زادالمسافر (في علاج الامراض)» يا «قوت الحاضر و زاد المسافر»؛ 2) سياسة الصبيان و تدبيرهم، 3) كتاب في المعدة و امراضها و مداواتها.
ب) نسخ خطي: 1) كتاب ابدال العقاقير؛ 2) «البغية» يا «كتاب في الادوية المركبة»؛ 3) كتاب الخواص؛ 4) طب الفقرا و المساكين؛ 5) طب المشايخ و حفظ صحتهم؛ 6) كتاب في فنون الطب العطر؛ 7) كتاب مداواة النسيان و طرق تقوية الذاكرة.
ج) آثار مفقود: از ابن جزار آثار بسياري در كتابهاي مختلف نام برده شده است كه اكنون در دست نيست و نشاني از آنها در فهرستها ديده نميشود. برخي از اين آثار مهم بوده و مورد استفاده نويسندگان قرار گرفته است: 1) كتاب الاحجار؛ 2) اخبارالدولة؛ 3) اصول الطب؛ 4) البلغة في حفظ الصحة؛ 5) التعريف بصحيح التاريخ؛ 6) كتاب السموم؛ 7) كتاب عجايب البلدان؛ 8) كتاب العدة لطول المدة؛ 9) الفرق بين العلل التي تشتبه اسبابها و تختلف اعراضها؛ 10) كتاب الفصول و البلاغات يا الفصول في سائر العلوم و البلاغات؛ 11) رسالة في اسباب الوفاة؛ 12) رسالة في التحذر من اخراج الدم من غير حاجة... ؛ 13) مقالة في الجذام و اسبابه و علاجه؛ 14) رسالة في الزكام و اسبابه و علاجه؛ 15) كتاب في الكلي و المثانة؛ 16) رسالة في المقعدة و اوجاعها؛ 17) كتاب في نعت الاسباب المولدة للوباء في مصر و طريق الحيلة في دفع ذلك و علاج مايتخوف منه؛ 18) رسالة يا رسائل في النفس و ذكر اختلاف الاوائل فيها؛ 19) رسالة في النوم و اليقظة؛ 20) قوت المقيم؛ 21) كتاب الماليخوليات؛ 22) مجريات (يا مجرّبات) في الطب؛ 23) مغازي افريقيا في فتوحات العرب لتونس؛ 24) نصائح الابرار (دايره المعارف بزرگ اسلامي، مدخل «ابن جزار»).
همچنين آثار ديگر وي عبارتند از:
الحصاه المتولده في الكلي، -، -، ج 13، ص 55
السعال و اسبابه و طرق علاجه، -، -، ج 18، ص 134
ﺍﻟﻄﺤﺎﻝ ﻭ ﻋﻠﻠﻪ ﻭ ﻋﻼﺟﻪ، - ، - ، ﺝ22، ﺹ176.
(فنخا، ج 35، ص 66).
بستر تاريخي اثر :
اين كتاب را استفانوس سرقسطي به لاتين ترجمه كرد و سپس به يوناني و عبري نيز برگردانده شد، اما با ترجمۀ لاتيني ديگري كه كنستانتين افريقايي همراه اختصار و تحريف و انتساب آن به خود، از آن به عمل آورد، در اروپا شهرت يافت. حقيقت اينانتحال را سرانجام اشتاين اشنايدر كشف و در آرشيو فيركو درجكرد. نُسخ عربي اين كتاب اغلب ناقصند. سزگين از نسخۀ اياصوفيا به تاريخ 539 ق، كه به گفتۀ او كاملترين نسخهها به شمار ميآيد، يك چاپ عكسي منتشر ساخته است (دايره المعارف بزرگ اسلامي، مدخل «ابن جزار»).
معرفي اجمالي اثر :
كتابي است به زبان عربي اثر ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابي خالد جزّار معروف به ابن جزّار قيرواني، پزشك و تاريخ نگار مشهور كشور مغرب، در پزشكي و مشخصات داروهاي ساده. اين كتاب در تناسب با بخش بندي داروهاي ساده به چهار درجه بر اساس قواي آن ها، دربردارنده چهار مقاله است. در اين كتاب فقط درباه 278 داروي ساده سخن به ميان آمده است. اين در حالي است كه در آن زمان تعداد داروهايي كه براي داروشناسان مسلمان شناخته شده بود، بسيار بيش از اين تعداد بود. ابن جزّار خود تأكيد كرده كه در اين كتاب فقط به ذكر داروهاي مهمي كه شناخت مشخصات و خواص آن ها براي پزشكان لازم بوده پرداخته و از ذكر داروهايي كه در سرزمين هاي عربي شناخته شده نبوده، چشم پوشيده است. همچنين وي شرح آن دسته از مفردات را كه در تقسيم بندي پزشكي قديم جزو اغذيه يا سمائم (سم ها) يا از اجزاي حيوانات بوده اند، به ديگر آثار خود وانهاد است. در واقع وي در اين كتاب، تنها به شرح داروهاي گياهي و معدني پرداخته و حتي از ذكر مفرداتي مانند سيب و خرما و مانند آن ها، به اين استدلال كه جنبه غذايي آن ها مهم تر از جنبه دارويي شان است، چشم پوشي كرده است (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 2، ص 524).
تحليل موضوعي اثر :
كتابي است در مورد مشخصات و خواص داروهاي ساده. اين كتاب علاوه بر فوايد مربوط به علوم طبيعي، نام داروها را به زبان هاي گوناگون در بردارد (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 1، ص 79).
ارزيابي محتوايي اثر :
اهميت اين كتاب در طب مغرب در اين است كه كنستانتين افريقايي آن را با عنوان Liber de gradibus دزديد و به نام خود كرد. اشتاين اشنايدر نخستين كسي بود كه به اين مطلب پي برد (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 1، ص 79).
فهرست مندرجات :
نسخه اصلي اين كتاب در تناسب با بخش بندي داروهاي ساده به چهار درجه بر اساس قواي آن ها، دربردارنده چهار مقاله است. در نسخه اصلي اين كتاب درباره 278 داروي ساده سخن به ميان آمده است. در نسخه حاضر، بخش هاي ابتدايي اثر كه فهرست مندرجات را در بردارد، داراي افتادگي و نامشخص است.
كمبود در اصل اثر :
نسخه از نظر تعداد ابواب و مقالات، نسبت به نسخه اصلي اثر كمبود دارد.
منابع مورد استناد در تاليف اثر :
ابن جزّار مجموعاً 192 بار به دوازده پزشك يا داروشناس يوناني و رومي ارجاع داده است؛ از جمله 66 بار به ديوسكوريدوس؛ 37 بار به جالينوس؛ 33 بار به فيثاغورث؛ شانزده بار به ارسطو. اما تنها پانزده بار از پزشكان دوران اسلامي ياد كرده است: دوازده بار به تياذُق؛ دو بار به ابن ماسَوَيه؛ يك بار به ماسَرجَوَيه؛ دو بار به كِندي؛ سه بار به اسحاق بن عمران. بايد به خاطر داشت كه سه داروشناس نخست هم سرياني بوده اند. البته بهره اي كه ابن جزّار از آثار اسحاق بن عمران، كه استاد استاد او بوده، برده به هيچ وجه با شمار ارجاعات قابل ارزيابي نيست. حتي در موارد متعددي سخن ابن جزّار در اين كتاب به مطالبي كه ابن بيطار در «الجامع» از اسحاق بن عمران نقل كرده نزديك مي شود. ابوالخير اشبيلي هم در موارد متعددي به پيروي ابن جزّار از اسحاق بن عمران اشاره كرده است. مثلاً درباره هليلج هندني و كابلي، لسان العصافير، طباشير و مَرزَنجوش. همچنين به رغم آنكه ابن جزّار حتي از يك مأخذ فارسي يا يك پزشك ايراني نقل قول نكرده، مطالعه «الاعتماد» نشان مي دهد كه شمار مداخل فارسي معرّب حتي بيش از عربي و يوناني است. از ميان 278 مدخل «الاعتماد»، 102 مدخل عربي و 176 مدخل ديگر معرّب فارسي يا يوناني يا ديگر زبان ها است. در اين ميان، شمار مدخل هاي فارسي 105 و يوناني 48 است و مجموع مدخل هايي كه به زبان هاي سرياني، آرامي، عبري، لاتيني، هندي و مصري قديم هستند از 22 تجاور نمي كند؛ ضمن آنكه مدخل «حبّه بلوط» تركيبي از دو واژه فارسي و آرامي است. ابراهيم بن مراد بر آن است كه ابن جزّار به لحاظ آنكه زبان يوناني را عجمي تر از فارسي مي دانسته از واژگان فارسي بيشتري بهره برده است؛ در حالي كه اين معني، بيش از هر چيز، نمودار نفود بي چون و چراي زبان فارسي در مصطلاحات علمي داروشناسي است. چنانكه حتي در «الجامع» ابن بيطار نيز اين موضوع مشهود است (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 2، ص 524).
چاپ و تصحيح اثر :
نسخه هاي عربي اين كتاب اغلب ناقص هستند. اما سزگين نسخه اياصوفيا به تاريخ 539 ق را كه به گفته او كامل ترين نسخه ها به شمار مي آيد، چاپ عكسي و منتشر كرده است. همچنين ابراهيم بن مراد كه تحقيقات مفصلي را درباره اين كتاب انجام داده و بخش هاي قابل توجهي از آن را در آثار خود نقل كرده، قصد تصحيح و چاپ آن را داشته و چه بسا اين تصحيح تاكنون به چاپ رسيده باشد. ترجمه قسطنطين از اين كتاب هم در سال 1536 م، در ضمن مجموعه آثار قسطنطين در شهر بال سوئيس منتشر شده است (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 2، ص 525).
نسخه هاي ديگر اثر :
تاريخ استنساخ نسخه: قرن 18-17 م.؛ شماره نسخه در كتابخانه بريتانيا: or 3832/4/ شماره كاتالوگ: ACS 811/4 (SH 87)/ شماره ميكروفيش: 34000 (فهرست كتابخانه ملي ايران).
وابستگي اثر :
از اين كتاب دو تلخيص عربي، يكي به نام «صفه العقاقير علي مذهب ابن الجزّار في كتاب الاعتماد» و ديگري همنام با اثر اصلي موجود است كه خلاصه كننده هيچ يك شناخته نيست. همچنين دو ترجمه لاتيني، يكي از قسطنطين افريقي (كنستانتين آفريقانوس)، منتحل مشهور، و ديگري از اصطفن سرقسطي (استفانوس ساراگوسايي)، راهب اندلسي در دست است كه هر دو تلخيص شده اند. البته قسطنطين به روش معمول نويسندگان متون لاتيني، كتاب را به خود منسوب داشته است. ترجمه ديگري هم در سال 1233 م از اين كتاب انجام شده كه در حقيقت، ترجمه مختصري از كتاب ابن جزّار است. همچنين موسي بن سموئيل بن تبون، پزشك يهودي اندلسي الاصل، ساكن محلي واقع در سرزمين كنوني فرانسه، اين كتاب را به عبري ترجمه كرده است. از ترجمه او هم امروز نشاني در دست نيست (ولايتي، 1393، تاريخ علم در ...، كتاب 1، جلد 2، ص 525).
منابع علمي مرتبط :
مقالات
1. ابن جزار. دايره المعارف بزرگ اسلامي، ج 3. (تأليف «بخش علوم»).
2. ابن جزار (1390). كتاب ماه علوم و فنون، 5 (48)، 95-97.
3. كرامتي، يونس (1385). الاعتماد في الادويه المفرده. فرهنگ آثار ايراني-اسلامي: معرفي آثار مكتوب از روزگار كهن تا عصر حاضر، به سرپرستي احمد سميعي گيلاني (ج 1، ص 276). تهران: سروش.
4. تحليلي از زندگي و آثار دانشمندان اسلامي: ابوجعفر احمد بن ابراهيم الجزار- اسحق ابن عمران سم ساعة (1362). مجله دانشگاه انقلاب، 31، 28-29.
روغني، شهره (1387). عوامل مؤثر در توجه پزشكان اندلسي به داروشناسي. مجله تاريخ علم، 6 (2)، 93-106.
مصادر، مسانيد و فهارس اثر :
- تاريخ علم در فرهنگ و تمدن اسلام و ايران
- طبقات الاطباء والحكماء
- عيون الانباء في طبقات الاطباء