شماره ركورد :
1000506
عنوان مقاله :
معاد جسماني از ديدگاه حكيم سبزواري
عنوان به زبان ديگر :
A Survey of Corporal Resurrection from Hakim-e Sabzevari?s Point of View and Its Comparison with Views of Avicenna and Mulla Sadra
پديد آورندگان :
بهارنژاد، زكريا دانشگاه شهيد بهشتي , اسداللهي، ليلا
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
19
تا صفحه :
36
كليدواژه :
معاد جسماني , بدن عنصري , بدن مثالي , اعاده معدوم , سبزواري
چكيده فارسي :
معاد جسماني،كيفيت وامكان پذيري آن ازجمله مسائلي است كه فيلسوفان ومتكلمان اسلامي به طور گسترده پيرامون آن بحث كرده، و به نحوفزاينده اي تلاش كرده اند ،در تبيين آن ميان عقل و نقل سازگاري ايجاد كنند. يكي از اين متفكران،حكيم سبزواري است كه در برخي از آثار خود براي اثبات امكان پذيري و وقوع معاد جسماني دلايل و براهين عقلي ارائه كرده،وبه شبهات مطرح پيرامون معاد جسماني وكيفيت آن پاسخ داده است. حكيم سبزواري،در خصوص حشر جسم در قيامت مي گويد، بدني كه در قيامت با نفس متحد ومحشور مي گردد اين بدن عنصري نيست ،بلكه صورتي از بدن عنصري مي باشد ،وي معتقد است با مرگ بدن عنصري ، نفس با صورت دهري متحد مي گردد وبه هنگام حشر ،نفس با آن صورت باقي در دهر متحد مي شود. سبزواري اصالت را به نفس وصورت انسان مي دهد،و نه به جسم وماده و از آنجا كه «شيئيت شيئ به صورت است ونه به ماده آن» بنا بر اين با زوال ماده واضمهلال آن حقيقت انسان كه همان صورت نوعي وشخصي وي است، با قي مي ماند،بر اين اساس بدن اخروي عين بدن دنيوي است كه با آن متحدمي گردد. تفاوت عمده ميان ديدگاه سبزواري با ملا صدرادر اين است كه صدرا معتقد است ،در قيامت نفس به جهت خلاقيتي كه دارد براي خود بدني مشابه بدن دنيوي خلق مي كن ،ليكن سبزواري اعتقادي به خلق بدن جديد ندارد،و بر اين باور است كه آنچه در قيامت محشور مي گردد ،صورت بدن عنصري است يعني همان صورتي كه در دهر موجود است وبا فناي بدن از بين نرفته است، و از طريق حركت جوهري و تكاملي نفس ،اشتداد وكمال مي يابدو به حيات اخروي منتقل مي گردد.
چكيده لاتين :
Corporal resurrection and its quality and possibility are among the issues which have been discussed by Islamic philosophers who have tried each to make intellect and tradition compatible in relation to resurrection. One of these philosophers is Hakim-e Sabzevari who has provided intellectual reasons to prove the possibility and occurrence of bodily resurrection and responded to the doubts raised over corporal resurrection and its quality. Hakim-e Sabzavari does not consider the body which will be united with the self in the resurrection day as an elemental body. He rather gives the originality to self and the external form of man and not to his body. As the objectivity of the body is due to its external form not its substance، with the annihilation of the body substance، the external form which constitutes the essence of man remains endlessly to unite the soul in the hereafter. The difference between Hakim-e Sabzevari’s views and those of Mulla Sadra lies in the fact that Mulla Sadra believes that the soul due to its creativity constructs a body similar to the one in this world; while، Sabzevari denies the creation of a new body and believes that what unites the soul in the hereafter is the external form of the body which remains in this world and is transferred to the hereafter through the substantial movement of the soul and its otherworldly evolution.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
آينه معرفت
فايل PDF :
7429287
عنوان نشريه :
آينه معرفت
لينک به اين مدرک :
بازگشت