بررسي تاثير سرمايه فكري بر فرايندهاي مديريت دانش متاثر از فرهنگ سازماني (مطالعه موردي:دانشگاه علوم پزشكي استان مازندران)

The Impact of Intellectual Capital on Knowledge Management Processes Influenced By the Organizational Culture (Mazandaran University of Medical Sciences)

مقدمه: در اقتصاد دانشي برخلاف اقتصاد صنعتي، دانش يا سرمايه فكري به عنوان عامل توليد ثروت در مقايسه با ساير دارايي ها، بر كسب مزيت رقابتي و پيشبرد اهداف سازماني نقش بسزايي ايفا مي كند. هدف اين تحقيق بررسي تاثير سرمايه فكري برفرايند هاي مديريت دانش در دانشگاه علوم پزشكي استان مازندران است. روش كار: جامعه آماري پژوهش 230 نفر شامل كليه پرسنل اين دانشگاه بودكه پس از توزيع، 183 پرسشنامه جمع آوري شد. پژوهش حاضر توصيفي - پيمايشي از نوع همبستگي است كه براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه سرمايه فكري بنتيس (42 سوال) و پرسشنامه مديريت دانش لاوسون (24سوال) استفاده شد. روايي و پايايي پرسشنامه ها حاكي از آن بودند كه ابزارهاي اندازه گيري از روايي و پايايي مطلوبي برخوردار هستند . يافته ها: نتايج حاصل از آزمون فرضيه ها بر اساس نرم افزار SMART PLS 3.2.4 و با استفاده از آماره آزمون (t) و ضرايب مسير(ß) نشان داد كه سرمايه فكري بر فرايندهاي مديريت دانش (دانش آفريني، جذب دانش، سازماندهي دانش، ذخيره دانش، انتشار دانش و بكارگيري دانش) تاثيرنسبتا قوي و معناداري داشته است. نتيجه گيري: سازمان ها به خوبي متوجه اين امر شده اند كه بايد بيشتر به سرمايه هاي فكري و دانشي خود توجه كنند تا بتوانند بقا و اثربخشي عملكرد خود را تضمين نمايند، به بيان ديگر، شناسايي، بهبود و تقويت سرمايه فكري و ابعاد آن به عنوان يكي از قابليت هاي مهم سازمان در خلق، تسهيم و كاربرد دانش سازماني، مي تواند باعث توسعه فعاليتهاي دانش محور و استراتژي مديريت دانش شود.

Introduction: Contrary to industrial economy, in knowledge economy, knowledge or intellectual capital plays a more significant role in achieving competitive advantage and attaining organizational goals compared with other assets. The aim of the current paper is to study the effect of intellectual capital on knowledge management processes influenced by the organizational culture in Mazandaran University of Medical Sciences. Methods: The statistical population included all the university staff (total number = 230). The number of the participants who received the questionnaires was finally 183. The study was descriptive, and correlational which was used to collect the data; moreover, Bontis’s intellectual capital questionnaire (42 questions) and Lawson’s knowledge management questionnaire (24 questions) were exploited. The validity and reliability of questionnaires were firstly dermined. Results: The results of statistical hypothesis testing based on SMART PLS 3.2.4 as well as those of test statistics (t) and path coefficients (ß) showed that intellectual capital had a positive and effective influence on knowledge managements steps including creating, receiving, saving, organizing, publishing and applying knowledge. Conclusion: Organizations fully understood that they should pay more attention to intellectual capital and knowledge to guarantee surviving and effective activities. In other words, identification, development, and empowerment are some of the main features of organization in creating, sharing and applying organizational knowledge which can increase the knowledge base activities and improving knowledge management strategies