عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي درمانهاي مبتني بر الگوي لوينسون و ماتريكس در بهزيستي روانشناختي افراد وابسته به مواد
عنوان به زبان ديگر :
On the Comparison of the Effectiveness of Treatments based on Levinson and Matrix's Models in the Psychological Well-being of Drug Dependent People
پديد آورندگان :
يزدانبخش، كامران دانشگاه رازي - گروه روانشناسي , دهقان، فاطمه دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه - گروه روانپزشكي - مركز پيشگيري از سوء مصرف مواد , نوري پور لياولي، رقيه دانشگاه الزهرا - گروه مشاوره , ميرزايي، سميرا دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه - گروه روانپزشكي - مركز پيشگيري از سوء مصرف مواد , عليخاني، مصطفي دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه - گروه روانپزشكي - مركز پيشگيري از سوء مصرف مواد
كليدواژه :
روش درماني ماتريكس , بهزيستي روانشناختي , الگوي لوينسون
چكيده فارسي :
هدف: در حال حاضر اختلالهاي مصرف مواد و پيامدهاي ناخوشايند ناشي از آن يكي از مهمترين مشكلات سلامت عمومي در سراسر جهان به شمار مي رود. اين پژوهش با هدف بررسي مقايسه اثربخشي درمانهاي مبتني بر الگوي لوينسون و ماتريكس در بهزيستي روانشناختي افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش، از نوع شبه آزمايشي و حجم نمونه شامل 45 مرد وابسته به مواد بود كه به شيوهي نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفي در سه گروه آزمايش1 (15نفر)، آزمايش2 (15نفر) و گواه (15نفر) گمارش شدند. براي جمعآوري دادهها از پرسشنامه بهزيستي روانشناختي ريف فرم كوتاه در سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري استفاده شد. يافتهها: نتايج حكايت از موثر بودن هر دو روش در ارتقاي نمرات بهزيستي روان شناختي داشت (001/0>p). پس ازدوماه پيگيري نيز نتايج حاكي از پايدار بودن نتايج مداخله در گروه هاي آزمايش داشت. نتيجهگيري: با توجه به نتايج به دست آمده ميتوان نتيجه گرفت برنامه مداخله الگوي لوينسون مؤثرتر از روش ماتريكس بوده است. بنابراين توصيه ميشود روانشناسان و مشاوران شاغل در مراكز درمان سوءمصرف مواد از روش الگوي لوينسون به جاي روش درماني ماتريكس و در كنار درمان دارويي و رفع علائم جسماني جهت افزايش بهزيستي روانشناختي استفاده كنند.
چكيده لاتين :
Objective:At present, substance use disorders and its unpleasant consequences are among the major public health problems around the world. This study aimed to compare the effectiveness of treatments based on Levinson and Matrix's models in the psychological well-being of drug dependent people. Method: A quasi-experimental research design was employed for the conduct of this study. The sample size consisted of 45 male substance abusers who were selected via convenience sampling and were then randomly assigned three groups, i.e. experimental group one (n = 15), experimental group two (n = 15), and control group (n = 15). For data collection purposes, Ryff Scales of Psychological Well-Being (short-form) was used in pre-test, post-test, and follow-up stages. Results: The results proved the effectiveness of both methods in promoting the psychological well-being scores (P < .001). After two months of follow-up, the stability of the results in the experimental groups was proved. Conclusion: According to the obtained results, it can be concluded that Levinson's Intervention Program has been more effective than Matrix's. Thus, it is recommended that psychologists and counselors working in substance abuse treatment centers use Levinson's Intervention Program rather than Matrix's treatment method in addition to using medication for the improvement of physical symptoms to psychological well-being.
عنوان نشريه :
اعتياد پژوهي
عنوان نشريه :
اعتياد پژوهي