بررسي تجربه زيسته مصرف‌كنندگان بي‌خانمان: پژوهشي كيفي

Reflections of Homeless Substance Users' Living Experience: Qualitative Study

هدف: سوءمصرف مواد يكي از عمده‌ترين مشكلات سلامت بي‌خانمانان است. مردمي كه به سيكل بي‌خانماني وارد و يا از آن خارج مي شوند، غالباً همزمان به سيكل سوءمصرف مواد نيز وارد و يا از آن خارج مي‌شوند. رابطه ميان سوءمصرف مواد و بي‌خانماني نيازمند آن است كه اين دو پديده به صورت همزمان و نه مستقل و جداي از يكديگر مورد ملاحظه قرار گيرند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه تعداد تحقيقات در اين حوزه رو به افزايش است، اما غالب اين تحقيقات پراكنده و ناكامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهاي مداخله‌اي و نيز پيشگيري از افزايش تعداد مصرف‌كنندگان بي‌خانمان تحقيقات بيشتر در اين حوزه را ضروري مي‌سازد. در همين راستا هدف از انجام اين مطالعه توصيف تجربه زيسته مصرف‌كنندگان بي‌خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان اين گروه مي‌باشد. روش: اين مقاله با بهره‌گيري از تئوري زمينه‌اي انجام شده است. داده‌ها از طريق مصاحبه عميق با 20 مصرف‌كننده بي‌خانماني كه در پروژه نوروزي بازتواني مصرف‌كنندگان مواد(1393) شركت داشتند، جمع‌آوري شده است و سپس با استفاده از روش كدگذاري نظري تحليل شده است. يافته‌ها: طردشدگي، تجربه تروما، احساسات و هيجانات منفي، شكل‌گيري سرمايه‌هاي منفي، انزواي اجتماعي، بي‌تفاوتي اجتماعي و فقدان زيرساختهاي رفاهي- آموزشي از جمله مهمترين يافته هاي اين تحقيق بودند. نتيجه‌گيري: تجربه زيسته مصرف‌كنندگان بي‌خانمان حاكي از آن است كه درمان اين گروه از مصرف‌كنندگان به تبع پيامدهاي زندگي در خيابان براي ايشان، بسيار متفاوت از افرادي است كه به رغم اعتياد، همراه با خانواده زندگي مي‌كنند.

Aim: Substance abuse is recognized as a major health problem among the homeless. People who cycle in and out of homelessness tend to cycle in and out of alcohol and drug abuse. The relationship between substance abuse and homelessness requires that they are treated simultaneously and not independently. Although there is an increase in public interest concerning the homeless population, research on the issues of homelessness has been fragmented and incomplete. Research is necessary to understand substance abuse among the homeless so that prevention and intervention measures can be developed and implemented. The aim of this study was to describe a homeless population’s lived experience with substance abuse and to better understand factors that effect to substance abuse treatment among the homeless. Method: This paper fulfilled by the method of grounded theory. The data were gathered through in-depth interviews with 20 men who participating in Project of rehabilitation of drug user (1393). Data from the interviews were analyzed by theoretical coding. Finding: Categories that emerged from the data included: experience of ‌‌‌rejection from family and friends, traumatic experience, negative feelings and emotions, social isolation, social apathy, loss welfare –education infra-structure. Discussion: Homeless population's lived experience with substance abuse show that treatment for this group is very different with addicts that they lived with family.