بررسي رابطه بين ابعاد شخصيت و انگيزش با رضايت شغلي از راه شبكه هاي عصبي مصنوعي

Determining the relationship between personality dimensions and motivation to job satisfaction using artificial neural networks

هدف از پژوهش حاضر بررسي قدرت پيش بيني كنندگي ابعاد شخصيتي نظريه كلونينجر و تنظيم هاي مختلف انگيزشي نظريه خود تعيين گري در رابطه با رضايت شغلي دروني در شركت ذوب آهن اصفهان بوده است. براي اين منظور از مدل شبكه هاي عصبي مصنوعي استفاده گرديد. تعداد 202 نفر از كاركنان به روش نمونه گيري در دسترس در پژوهش شركت داده شدند. آنها پرسشنامه هاي مزاج و خوي (TCI-56)، انگيزش كاري (MAWS) و رضايت شغلي دروني (JSS) را تكميل كردند. نتايج نشان داد كه انگيزش هم هويت شده، انگيزش دروني و بعد شخصيتي خود-راهبري به ترتيب در تعامل با ساير ابعاد شخصيتي و انگيزشي و ويژگي هاي جمعيت شناختي بيشترين اهميت را در پيش بيني رضايت شغلي دروني دارا مي باشند.

The present study aimed to explore the relationship between personality dimensions and motivation to intrinsic job satisfaction among Zob-Ahan Esfahan steel-making company employees. The artificial neural networks model was used for analyzing the data. 202 employees completed TCI-56، motivation at work scale (MAWS) and job satisfaction scale (JSS). Results revealed that identified motivation، intrinsic motivation and self-directedness were respectively the most important factors in predicting intrinsic job satisfaction.