تأثير ارزيابي و نگرش به محصول بر تصوير برند كشور مبدأ و تمايل به سفر

پيش فرض هاي گذشته بر اين فرض استوار است كه تاثير كشور مبدا به عنوان يك پديده بازاريابي تنها به رابطه كشور و واردات محصولات مربوط بوده، در حالي كه اخيراً مورد نقد قرار گرفته است. امروزه پژوهشگران حوزه بازاريابي خدمات و محصولات و حوزه بازاريابي گردشگري موضوع جديدي مبني بر تاثير تصوير برند كشور مبدا بر جذب گردشگر را مطرح كرده اند؛ به اين معنا كه محصولات و برندهاي ساخته شده در يك كشور چگونه مي توانند موجب جذب گردشگران خارجي شوند؛ از اين رو، پژوهش حاضر به بررسي تاثير ارزيابي محصول بر تمايل به سفر از طريق متغيرهاي نگرش محصول و تصوير برند كشور مبدا پرداخته است. جامعه آماري شامل 450 نفر از مصرف كنندگان محصولات برندهاي كشور آلمان در استان مازندران است. روش پژوهش توصيفي از نوع پيمايشي- همبستگي است. براي جمع آوري داده ها پرسشنامه به كار رفت و براي بررسي روابط علي ميان متغيرها از الگوي سازي معادلات ساختاري با نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه ارزيابي محصول تاثير مثبتي بر نگرش محصول (باور كشور، تعامل مطلوب و احساسات افراد) دارد؛ همچنين نگرش محصول بر ابعاد تصوير كشور مبدا (باور كشور، تعامل مطلوب و احساسات افراد) تاثير مثبت و معناداري داشت. در نهايت، تعامل مطلوب تاثير مثبت و معناداري بر تمايل به سفر مي گذارد.