اقتصاد مقاومتي راهبرد دفاع غيرعامل اقتصادي

دفاع در طول تاريخ هميشه جزء مهمي از زندگي بشر بوده است؛ زيرا اقدامات دفاعي انسان سبب دفع يا كاهش ميزان اثر تجاوز مهاجمان مي شود. اما چگونگي دفاع به عوامل و شرايط مختلفي بستگي دارد و انسان ها در دوران حيات خود سعي كرد ه اند تا با استفاده از عقل و تدبير و اراده ي خود بهترين راه دفاع را در وضعيت هاي متفاوت، در مقابل تهاجم دشمنانشان انتخاب و آن را به كار ببندند. با توسعه ي جوامع، تفاوت هاي زيادي در جنگ افزار ها و به همين نسبت در راه و روش هاي دفاعي صورت گرفته است. هم چنين جنگ و دفاع از مفهوم نظامي آن فراتر رفته است، از جمله مي توان به تهاجم فرهنگي، جنگ سايبري اشاره كرد.تلاش اين مقاله آن است كه با استفاده از توسعه ي مفهومي جنگ و دفاع، مفهوم جنگ و دفاع اقتصادي را تشريح نموده و بر مبناي يك تحقيق كيفي و تحليل منطقي اين مفاهيم، چارچوبي تحليلي و نظري جهت عملياتي شدن اقتصاد مقاومتي فراهم نمايد. در نهايت، در پي پاسخ به سوال اصلي در خصوص مفهوم اقتصاد مقاومتي، به دنبال اثبات اين فرضيه است كه اقتصاد مقاومتي در يك پارادايم نظامي در واقع راهبرد دفاع غيرعامل اقتصادي است. علاوه بر اثبات اين فرضيه، نتايج اين تحقيق الگويي عملياتي است كه مبتني بر جنگ اقتصادي و دفاع غيرعامل اقتصادي جهت عملياتي شدن اقتصاد مقاومتي طراحي و ارائه شده است.